معرفی بررسی و نقد محصول
خرید کتاب رمان انگلیسی کشتن کمنداتوره از هاروکی موراکامی
رمان Killing Commendatore اثر Haruki Murakami بدون حذفیات
رمان کشتن کمنداتوره (2017)، نویسنده ژاپنی هاروکی موراکامی، به هنرمندی پرتره می پردازد که زندگی اش به دنبال جدایی از همسرش، یک سری چرخش های دراماتیک پیدا می کند. علیرغم اینکه به اندازه برخی از دیگر رمانهای موراکامی نقدهایی دریافت نکرد، اما کشتن کممناتوره در فهرست بهترین داستانهای سال کرکوس ریویز جایگاهی را به دست آورد.
رمان Killing Commendatore
راوی یک نقاش پرتره بی نام است. در نزدیکی شروع داستان، همسر راوی، یوزو، به طور ناگهانی به او میگوید که پس از شش سال ازدواج میخواهد از هم جدا شود. راوی که تنها و افسرده است، نقاشی را رها می کند و برای چند ماه به ژاپن سفر می کند. در یک غذاخوری، راوی با زنی مضطر ملاقات میکند که به نظر میرسد در حال فرار از مردی ناشناس است که از او به عنوان «مردی با سوباروی سفید» یاد میشود. راوی و زن مضطر با هم ترک می کنند و در یک هتل رابطه جنسی خشونت آمیزی برقرار می کنند. صبح زن رفته است. هنگامی که راوی برای یافتن او به غذاخوری باز می گردد، در عوض دوباره با مردی با سوباروی سفید روبرو می شود. راوی شک می کند که مرد می داند او و زن چه کرده اند.
برای مشاهده سایر رمانهای Haruki Murakami کلیک کنید
پس از خراب شدن ماشین راوی و پایان دادن به سفرهای او، او به خانه ای دورافتاده و خالی که متعلق به توموهیکو آمادا، دوست پدرش است، نقل مکان می کند. نقاش معروف، توموهیکو، اکنون در خانه سالمندان زندگی می کند. در اتاق زیر شیروانی خانه، راوی نقاشی را کشف می کند به نام Killing Commendatore که صحنه ای از اپرای موتزارت Don Giovanni را به تصویر می کشد.
راوی برای زنده ماندن از نظر مالی، شغلی به عنوان معلم هنر در یک روستای مجاور پیدا می کند. وقتی همسایه ثروتمندش منشیکی واتارو متوجه می شود که او یک نقاش است، منشیکی یک پرتره از خود را سفارش می دهد. پس از تکمیل پرتره منشیکی، راوی تصمیم می گیرد مرد را با سوباروی سفید رنگ کند.
*** خرید رمان کشتن کمنداتوره Haruki Murakami ***
یک شب راوی با صدای زنگ از خواب بیدار می شود. با کمک منشیکی، راوی صدا را به گروهی از سنگ های بزرگ و سنگین در نزدیکی زیارتگاهی در جنگل ردیابی می کند. یک گروه ساختمانی که توسط منشیکی استخدام شده است، صخرهها را جدا میکنند تا گودال سنگی دستساز به عمق 9 فوت را نشان دهند که ناقوسها و هیچ چیز دیگری را در خود جای داده است. بعداً منشیکی به راوی اعتراف می کند که خانه اش را خریده است تا از دختر نوجوانی به نام ماری آکیگاوا مطلع شود. منشیکی معتقد است که ماری که او نیز در کلاس هنر راوی است، ممکن است دختر او باشد.
راوی در نهایت متوجه میشود که منشأ صدای زنگ: نشان دهنده از نقاشی توموهیکو به گوشت تبدیل شده است – یک پیکره قد دو متری Commendatore. این شکل از خود به عنوان یک “ایده” یاد می کند. Commendatore راوی را به خانه منشیکی تعقیب می کند، اما منشیکی نمی تواند او را ببیند. منشیکی در آنجا از راوی میخواهد که به او پیشنهاد دهد تا پرترهای از ماری بکشد تا بتواند ملاقاتی فیالبداهه بین آنها ترتیب دهد. راوی موافق است.
Haruki Murakami نویسنده رمان Killing Commendatore
در حین نقاشی ماری، راوی از تلاش خود برای نقاشی مرد با سوبارو دست می کشد. او همچنین شروع به رنگ آمیزی گودال می کند. در این میان، راوی معتقد است که پرتره Commendatore برای او پیام های پنهانی می فرستد. به دستور پرتره، راوی نقاشی ناتمام مرد را با سوبارو رو به دیوار قرار می دهد تا دیده نشود.
در طول جلسات نقاشی ماری، او توسط عمه اش که پس از کشتن مادر ماریه توسط شاخک ها به قیمومیت رسید، هدایت می شود. وقتی منشیکی برای ملاقات ظاهراً تصادفی خود به آنجا میرود، خاله را دوست میدارد و در نهایت، آنها رابطهای را آغاز میکنند.
رمان کشتن کمنداتوره هاروکی موراکامی
یک روز ماری گم می شود. راوی که گمان میبرد ناپدید شدن او ربطی به گودال دارد، از Commendatore میخواهد که به او بگوید کجاست. The Commendatore به راوی یادآوری می کند که او فقط یک «ایده» است و بنابراین نمی تواند هرچه دوست دارد بگوید. او به صورت رمزآلود اضافه می کند که اگر راوی دعوت بعدی را که دریافت می کند بپذیرد، ممکن است به ماریه منتهی شود.
این دعوت به صورت پیشنهاد ملاقات با توموهیکو در خانه سالمندانش است. در آنجا راوی کمانداتور را با چاقوی ماهیگیری به شیوه ای مشابه آنچه در نقاشی توموهیکو به تصویر کشیده است می کشد. پس از انقضای Commendatore، درگاهی به دنیای زیرین استعاری باز می شود که راوی امیدوار است ماری را پیدا کند. در حالی که ماریه هیچ جا دیده نمی شود، راوی از عالم اموات خارج می شود تا خود را در گودال کنار حرم بیابد. چند روز بعد، منشیکی راوی را نجات می دهد.
مشخص می شود که ماری که توسط منشیکی مشکوک شده بود، به خانه او نفوذ کرد. متأسفانه، قبل از اینکه او بتواند آنجا را ترک کند، به خانه آمد و ماری مجبور شد چهار روز مخفی شود تا اینکه فرصت فرار نامشخص فراهم شد.
وقتی کتاب به پایان می رسد، راوی با همسرش که فرزند مرد دیگری را باردار است، ملاقات می کند.
*** رمان های زبان اصلی هاروکی موراکامی موجود در سایت کتاب ملت کلیک کنید ***
توضیحات تکمیلی
نویسنده | Haruki Murakami |
---|---|
ناشر | Knopf Publishing Group |
شابک | 9780525520047 |
ژانر | داستانی |
زبان | انگلیسی |
قطع | رقعی |
جلد | جلد سخت |
نوع کاغذ | بالک |
سال چاپ | 2018 |
حذفیات | ندارد |
نظرات مشتریان
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.