کاربران عزیز، تمامی کتاب های زبان اصلی سایت بدون سانسور و متن کامل می باشد
معرفی کامل کتاب A Little Life یک زندگی کوچک اثر هانیا یاناگیهارا زبان انگلیسی بدون سانسور
چگونه رمانم را نوشتم: A Little Life یک زندگی کوچک هانیا یاناگیهارا
من رمان دومم، کتاب A Little Life یک زندگی کوچک را در چیزی نوشتم که هنوز به عنوان یک رویای تب دار فکر می کنم: به مدت 18 ماه، نمی توانستم به درستی روی چیز دیگری تمرکز کنم. کتاب A Little Life که ماه گذشته منتشر شد، درباره چهار دوست مرد است که از اواسط 20 سالگی تا اوایل 50 سالگی در نیویورک بدون تاریخ سن دارند. شخصیتها – جود، جی بی، ویلم و مالکوم – مستقیماً یا آگاهانه بر اساس کسی که من میشناسم ساخته نشدهاند، و دنیای حرفهای آنها (به ترتیب قانون، هنر، بازیگری و معماری) آنهایی نیستند که من از نزدیک میشناسم.
خرید کتاب A Little Life فروشگاه کتاب ملت
اما اگر نگارش واقعی کتاب A Little Life مختصر بود، تازه الان متوجه شدم که مدت طولانی تری به رمان یک زندگی کوچک فکر می کردم. من 14 سال پیش از 26 سالگی شروع به جمع آوری عکاسی کردم. و زمانی که من واقعاً شروع به نوشتن کردم، بارها و بارها به این تصاویر بازگشتم: آنها نوعی بررسی صدای تونال را ارائه میکردند – آیا وقتی این عکسها و نقاشیها را میدیدم، آنچه را که احساس میکردم با کلمات و صحنهها منتقل میکردم؟ اکنون که کتاب A Little Life تمام شده است، متوجه می شوم که این تصاویر اکنون آنقدر از کتاب یک زندگی کوچک – و تجربه من از نوشتن آن جدا نشدنی هستند – که نگاه دوباره به آنها به نوعی تکان دهنده است: آنها تبدیل به دفتر خاطرات تصویری آن سال و نیم شده اند. و من نمی توانم بدون فکر کردن به زندگی رمانم به آنها نگاه کنم.
در زیر فهرست کوتاهی از برخی از آثار هنری که اطلاعات و الهام بخش یک زندگی کوچک بودند، با موضوع یا لحن آمده است. هشدار: اسپویلرها زیاد است.
خرید نسخه زبان انگلیسی و بدون سانسور کتاب A Little Life یک زندگی کوچک
چیپ کید برای جلد مجله نیویورک تایمز با عنوان “When AIDS Ends”، 1996. نمایش لباس آماده پاییز/زمستان 2007 پرادا: یکی از کارهایی که می خواستم با کتاب A Little Life انجام دهم، خلق قهرمانی بود که هرگز بهتر نمی شود. همچنین میخواستم روایت از کیفیتی جزئی برخوردار باشد: خواننده شروع میکند به این فکر کند که آن کتابی نسبتاً استاندارد پس از دانشگاه در شهر نیویورک است (یک زیرژانر ادبی که اتفاقاً آن را دوست دارم) و سپس با پیشرفت داستان، احساس می کرد که دارد به چیز دیگری تبدیل می شود، چیزی غیرمنتظره. من بارها به دو اثر هنری روی آوردم تا این حس را به خودم یادآوری کنم. یکی از روشهایی که من همیشه کتاب را (به سردبیرم و نمایندهام) توصیف میکردم، بهعنوان یک تکه پارچه امبره بود: چیزی که از یک انتها بهصورت آبی روشن و سفید مایل به روشن شروع میشد و به چیزی بهقدری تیره ختم میشد. تقریبا سیاه بود.
خرید با تخفیف کتاب A Little Life بدون سانسور
میخواستم از نظر زبان و احساس قطعات موجود در مجموعه لباسهای آماده پرادا در پاییز/زمستان 2007 تقریبی باشد: دامنها و ژاکتهای هیتست، ابریشمهای پشمی چروکشده، رنگهای آنها از کدو تنبل و سبز به مشکی عمیق سایه میزنند. قطعه دیگری که به آن بازگشتم، جلد سال 1996 چیپ کید برای مقاله ای در مجله نیویورک تایمز توسط اندرو سالیوان در مورد اینکه چگونه درمان های ترکیبی می تواند به معنای توقف مرگ گسترده ناشی از ایدز در ایالات متحده، به ویژه در میان مردان همجنس گرا باشد، بود. یادم میآید که مجذوب مقاله بودم، البته، اما همچنین با جلد، که یکی از آثار هنری سرمقاله همیشه مورد علاقه من است: در آن، نوع با «بیمار» شروع میشود – تار، لخته، به سختی قابل رمزگشایی – و سپس، با حرکت به پایین صفحه، سالم تر، واضح تر، روشن تر، خواناتر می شود. من میخواستم یک زندگی کوچک برعکس این کار را انجام دهد: سالم شروع شود (یا به نظر برسد)، و بیمار پایان یابد – هم شخصیت اصلی، جود، و هم خود طرح.
مرد عقب مانده در اتاق هتلش نوشته دایان آربوس، 1961: این عکس از نظر فنی یکی از بهترین های آربوس نیست – کمی دانه دانه است و کیفیتی ناشیانه و فضولانه دارد که کارهای بعدی او چنین نیست – اما من مجذوب آن شده ام. از زمانی که آن را در سال 2002 دیدم. برای یک دهه، در مورد آن تصویر فکر کردم و فکر کردم: میدانستم که کلماتی برای بیان آن دارم، اما تا زمانی که شروع به نوشتن کتاب A Little Life کردم، می دانستم که کتاب یک زندگی کوچک، حداقل به نوعی، متنی خواهد بود که برای همراهی آن عکس خواهم نوشت. اگرچه من همیشه کتاب را عمدتاً مرتبط با دوستی مردانه توصیف میکنم، اما آن را بهعنوان پرترهای از تنهایی در نظر گرفتم – بهویژه، نوعی تنهایی که فقط شهرنشینان آن را میشناسند.
خرید کتاب A Little Life زبان انگلیسی از فروشگاه کتاب ملت
کتاب Boys in the Band نوشته جفری چادزی، 2006: از سال 1999 تا 2001، من سردبیر مجلهای بودم که در حال حاضر منسوخ شده بود در مورد صنعت رسانه به نام محتوای بریل که در نهایت با یک وبسایت منقرض شده درباره صنعت رسانه به نام Inside.com ادغام شد. این اولین کار مجلهای من بود، و آن را وحشتناک دیدم، مانند انتقال از مجله ادبی دبیرستان به تیم مناظره دبیرستان: همه باهوش و سادهلوح و اهل بیان و استدلال بودند. یکی از همکارانم (و در نهایت یکی از نویسندگانم) مردی به نام ست بود، و از طریق او بود که با دو تن از دوستانش در دانشگاه دوست شدم: جو، که سردبیر مجله بود، و جارد که هم اتاقی سابق ست و سردبیر Inside.com بود. همه آنها را جذاب یافتم. من در یک کالج زنانه تحصیل کرده بودم و در یک صنعت زنان فارغ التحصیل شده بودم، و بنابراین این اولین باری بود که واقعاً مردان جوان را در حال مشاهده میکردم: نحوه صحبت آنها با یکدیگر، نحوه ابراز دوستی آنها، نحوه عصبانیت آنها. یا غمگین، چیزهایی که با من صحبت می کردند، اما نه با یکدیگر. من همچنین تحت تأثیر جسمانی آنها قرار گرفتم که مردان جوان به طور متفاوتی (بدیهی) نسبت به زنان جوان بیان می کنند.
خرید کتاب یک زندگی کوچک اثر هانیا یاناگیهارا به زبان انگلیسی بدون سانسور
وقتی شروع به نوشتن کتاب A Little Life کردم، خیلی به آن برند خاص از خودآگاهی مردانه فکر کردم، که جی بی و ویلم تجسم می کنند اما جود نمی تواند. یکی از دلایلی که زندگی درونی جود تا قبل از بخش دوم در کتاب ظاهر نشد این بود که می خواستم بخش اول که بر سه شخصیت دیگر تمرکز دارد، به نوعی مطالعه عادی بودن آنها باشد. عجیب بودن زندگی جود هنگامی که دوستان جود را خلق می کردم، به طور خاص به آثار فلیکس سید و رایان مک گینلی نگاه می کردم، که هر دو به خوبی لذتی را که جوانان در بدن خود می برند، و همچنین این اثر جفری چادزی را به تصویر می کشند. من مدتهاست که از طرفداران Chadsey هستم، کارهای قبلیاش – در مورد پسرهای چاق، همه جوان، گنگ، و پر از تقدیر – پرترههایی کمی چشمکزن و کمی زیرکانه از صمیمیت گروهی مردانه، و همواروتیسم غوطهور شده همراه و اجتنابناپذیر آنها. در پاورقی جالب، بعداً متوجه شدم که خود چادزی دوست جو در کالج بوده است، به این معنی که او و سایر دوستانم همگی در مدار یکدیگر یا در نزدیکی آنها بوده اند.
3878 از «Interiors/Motels» نوشته تاد هیدو: الک سوث، جوئل استرنفلد، تاد هیدو، استفن شور، PL diCorcia: ممکن است یک نمایش کامل وجود داشته باشد (و احتمالاً هم بوده است) به تصاویر عکاسان بزرگ آمریکایی از متل های آمریکایی اختصاص داده شده است. چیزی منحصر به فرد آمریکایی در مورد متل وجود دارد: این متل از ماهیت گذرا خود آمریکا صحبت می کند، چیزی که توسط جاده ها و بزرگراه های ما فعال و تشویق می شود. اما آنها همچنین وسعت، ناشناخته بودن این کشور را به من یادآوری می کنند: این روزها، هر وقت از یکی می گذرم، همیشه فکر می کنم، پشت آن پرده ها چیست؟ چند زندگی را هرگز نخواهیم فهمید؟ چه بسیار داستان های غیرممکن از آن اتاق ها گذر کرده اند و به جای دیگری رفته اند، هرگز پیدا نشده اند و هرگز شنیده نشده اند؟ این سوالاتی است که زندگی جود را ممکن میسازد، و این یکی از دلایلی است که من آن را یک کتاب و یک روایت میدانم که فقط میتواند در این کشور اتفاق بیفتد.
خرید کتاب A Little Life با تخفیف 70 درصد کتاب ملت
همانطور که خوانندگان کتاب A Little Life می دانند، بخش قابل توجهی از دوران کودکی جود در اتاق های متل سپری می شود. بسیاری از خاطرات مهم دوران کودکی من شامل متل نیز می شود. خانوادهام اغلب نقل مکان میکردند، و ما اغلب در سراسر کشور رانندگی میکردیم و از یک نقطه به نقطه دیگر میرفتیم. من هنوز تاریکی خاص آن سازه های یک یا دو طبقه را که معمولاً مستقیماً خارج از ایالت بین ایالتی هستند، و احساس خاصی از تعلیق را به یاد دارم – البته در آن زمان نمی توانستم آن را بیان کنم – شما در حین اقامت تجربه کردید. در یکی اواخر عصر به متل می رسیدیم و به من و برادرم دستور می دادند که بی حرکت روی یکی از تخت ها بنشینیم در حالی که مادرم در هر نیمه شهر کوچکی که در آن توقف کرده بودیم رانندگی می کرد و به دنبال خواربار فروشی برای خرید می گشت. نان و کره بادام زمینی برای شام. من هرگز آن حس را فراموش نکرده ام: احساس روتختی پلی استر طرح دار که با پرده ها مطابقت دارد، یا فرش سبزی که صدها فوت براق پوشیده شده است. یا منظره تلویزیونی که به دیوار بسته شده است. یا صدای ماشینهایی که در فاصله چند صد فوتی در جادهها زوم میکنند، مانند رودخانهای که سرازیر میشود. یا انتظاری که وقتی منتظر ماندیم تا مادرم با غذایمان برگردد احساس کردم. از ما به خوبی مراقبت و محافظت می شد، و هیچ سوالی وجود نداشت که او به ما بازگردد، اما من آن لحظه را به عنوان یک لحظه توخالی و خالی به یاد دارم. این یکی از مواردی بود که میدانستم جود همانقدر احساس خوبی خواهد داشت که در اتاقش به تنهایی منتظر نگهبانش، برادر لوک، بود تا نزد او بازگردد.
خرید نسخه بدون سانسور کتاب A Little Life زبان اصلی
خواهران قهوهای، اثر نیکلاس نیکسون، 1975 تا کنون: جی بی، یکی از شخصیتهای کتاب، هنرمند است، اما قبل از اینکه او را به عنوان یک نقاش فیگوراتیو بسازم، او را به عنوان یک عکاس تصور میکردم، کسی که کار زندگی او میتواند باشد. دو سریال همزمان که زندگی سه دوستش را مستند می کرد. یکی از آن مجموعهها صدها «لحظههای یافت شده» غیررسمی و نیمه گزارشی است: از نظر بصری، فکر میکردم که آنها شبیه ترکیبی بین تینا بارنی و نان گلدین هستند. سری دوم او، «پسران» (من نام را حفظ کردم اما آن را روی چیز دیگری به کار بردم)، یک پرتره سیاه و سفید سالانه از خودش در کنار دوستانش بود، که همیشه به همان ترتیب ژست گرفته می شد و در برابر یک عکس بدون درز عکس می گرفت.
به سرعت مشخص شد که هیچ کدام از اینها کار نمی کند. اولی به دلیل زمان زیادی که JB برای انجام آن نیاز دارد و تهاجمی محض خود پروژه کار نمی کند: همه شخصیت ها زندگی پرمشغله و اغلب مشایی دارند و به ویژه جود هرگز چنین چیزی را تحمل نمی کند. نقض زمان و مکان او. دومی قرار نبود کارساز باشد، زیرا پخش مستقیم سریال «خواهران قهوهای» نیکلاس نیکسون بود، که نیکسون برای آن از سال 1975 هر سال همسرش، بیبی، و سه خواهرش را – همیشه با یک ترتیب – شلیک میکرد. در مجموع، عکسها همانقدر که انتظار دارید سنگین، تکاندهنده و دلهرهآور هستند: آنها بیرحمی زمان و رحمت را به خوبی نشان میدهند. عشق
یکی از نگرانیهای جزئی سردبیر من، گری، در مورد کار جیبی این بود که او برای مطالب بسیار به دوستانش وابسته بود – همه سریالهای او، به جز یکی، به هر نحوی آنها را نشان میدهند. (من معتقدم یادداشت های سرمقاله “او باید یک زندگی به دست آورد!” با جوهر قرمز در یک صفحه نوشته شده بود.) اما برخی از بهترین مجموعه های عکاسی که تا به حال ساخته شده اند در مورد یک زندگی مجرد یا مجموعه ای از زندگی ها و مستندات مربوط به زندگی هستند. این زندگیها در واقع میتوانند کل یک حرفه یا حداقل سالهای طولانی باشند. سریال نمادین نان گلدین «تصنیف وابستگی جنسی» یکی از این مجموعههاست. وقایع نگاری نوبویوشی آراکی از همسرش یوکو نیز همینطور است، که او با سفر احساسی آغاز کرد که در سال 1971 به صورت کتاب چاپ شد و با سفر زمستانی – و مرگ یوکو – در سال 1990 به پایان رسید. و من به ویژه تحت تأثیر سریال زیبای آندریا مودیکا قرار گرفتم. درباره دختری به نام باربارا در شمال ایالت نیویورک. مودیکا در سال 1986 شروع به فیلمبرداری از باربارا کرد، زمانی که این دختر 7 ساله بود و تا زمان مرگ باربارا بر اثر دیابت در سال 2001 به عکاسی از او ادامه داد. élan. مانند این مجموعهها، من میخواستم این کتاب این احساس را داشته باشد که گویی تمام زندگیها را در بر میگیرد، گویی خواننده به افرادی که در حال تماشای تغییر، و رشد و لغزش هستند – به خود زندگی – شهادت میدهد. مقدار فشرده زمان و مکان