کتاب دختر کشیش A Clergyman’s Daughter اثر جورج اورول George Orwell

رمان A Clergymans Daughter

رمان خواندنیِ «دختر کشیش» (A Clergyman’s Daughter) یکی از آثار متفاوت «جورج اورول»، نویسنده‌ی معروف انگلیسی است. کتاب «دختر کشیش» در مقایسه با سایر رمان‌های اورول که اغلب با زبانی پیچیده نوشته شده‌اند، بسیار ساده و قابل فهم درباره‌ی فقر و ایمان به رشته‌ی تحریر در آمده است. هر چند این رمان در سایه‌ی شاهکارهای دیگر اورول یعنی «مزرعه حیوانات» (Animal Farm) و «1984» (Nineteen Eighty-Four) قرار می‌گیرد، اما در نوع خود اثری موفق بوده و با استقبال زیادی روبرو شده است. جورج اورول در کتاب «دختر کشیش» داستان زندگی دختر کشیشی را روایت می‌کند که در خلال داستان درگیر ماجراهای چالش برانگیزی می‌شود.

خلاصه کتاب A Clergyman’s Daughter

جورج اورول در رمان انگلیسی A Clergyman’s Daughter دریچه‌ی تازه‌ای را به ذهن مخاطب باز می‌کند. داستان «دختر کشیش» درباره‌ی «دوروتی» تک دختر کشیشی فقیر در منطقه‌ا‌ی دورافتاده به نام «نایپ هیل» در انگلستان است. «چارلز هر» پدر دوروتی، فرد متعصب و سخت‌گیری است به طوری‌که دخترش (دوروتی) را از کودکی با آموزه‌های خشک و متحجرانه‌ی خویش تحت تعلیم و تربیت قرار داده است. دوروتی از همان ابتدا با مسئولیت‌های سنگینی که پدرش به عهده‌ی او گذاشته بود، از قبیل فقر، بدهی و خدمت‌گزاری به کلیسا مواجه می‌شود. اما او با وجود این مسائل، همه‌ی سختی‌ها را تحمل می‌کند زیرا معتقد است که باید زندگی‌اش را وقفِ رضایتِ خداوند کند.

دوروتی در دنیایی به سر می‌برد که تمام افکارش کاملا درگیر کلیسا و متعلقاتِ آن است و به کلی خود را به فراموشی سپرده است. در ادامه‌ی داستان، دوروتی به دلیل فشارهای بیش از حد و مداومی که به خود می‌آورد، در برهه‌ای از زمان حافظه‌ی خود را از دست می‌دهد و پس از چند روز از لندن سر در می‌آورد و زندگی جدیدی را شروع می‌کند. بعد از غیبت او، شایعات زیادی در شهر می‌پیچد و اتهامات زیادی به دوروتی نسبت می‌دهند. در نتیجه‌ی این حرف‌های بی‌پایه و اساس، پدر دوروتی او را طرد می‌کند. در کشاکش این ماجرا، او وضعیتی را تجربه می‌کند که با آنچه در 28 سال زندگیش از سر گذرانده، متفاوت است.

درباره کتاب A Clergyman’s Daughter

رمان A Clergyman’s Daughter در سال 1935 در انگلستان منتشر شد. «جورج اورول» در پیچ‌وتاب‌های کتاب «دختر کشیش»، اعتراضش را به کلیسای انگلستان با لحنی انتقادی بیان می‌کند و ذهن مخاطب را به چالش می‌کشاند. همچنین ردپای روانکاوی «فروید» در این رمان به چشم می‌خورد. اورول نام کتاب «دختر کشیش» را از قطعه‌ای از رمان «اولیس» نوشته‌ی «جیمز جویس» نویسنده‌ی معروف ایرلندی الهام گرفته است.

درباره‌ی رمان «دختر کشیش» نقدها و نظرات متعددی وجود دارد. به عقیده‌ی اکثر منتقدان، جورج  اورول در این کتاب با انتقادات تند و گزنده‌اش کلیسای انگلستان را هدف قرار داده و تلاش کرده است که تمایزی بین ارزش و ضد ارزش قائل شود. نکته‌ای که در این بین نیز حائز اهمیت است و توجه منتقدان را به خود جلب کرده، تحول و دگرگونی شخصیت اصلی داستان یعنی دوروتی است.

شخصیت اصلی رمان در طول داستان یکی از وجوه شخصیتی و بنیادی‌اش را از دست می‌دهد. اصلی که شخصیت او از کودکی بر اساس آن، یعنی ایمان، شکل گرفته است. این گروه از منتقدان معتقدند که اورول قصد داشته تا با به چالش کشیدن دین و اصول وابسته به آن از زبان شخصیت‌های این کتاب و به‌ویژه دوروتی، پیامی را به مخاطب عرضه کند؛ وقتی افرادِ با ایمان خصوصیتی از این جنس و با این اهمیت را از دست ‌می‌دهند، جای خالی ایمان همواره مثل حفره‌ای در قلبشان باقی خواهد ماند و زندگی‌شان را غمگین خواهد کرد.

در بخشی از کتاب A Clergyman’s Daughter آمده است: « آن چیزها واقعا اهمیتی ندارند. منظورم چیزهایی مثل نداشتن پول و غذای کافی است. حتی وقتی عملا از گرسنگی در رنج هستی، این چیزی را در درون تو تغییر نمی دهد. بله، البته که خیلی دردناک است اما هیچ تغییری ایجاد نمی‌کند؛ چیزی که در درونت اتفاق می افتد، اهمیت دارد.»

جورج اورول، درباره نویسنده A Clergyman’s Daughter

اریک آرتور بلر با نام مستعار جورج اورول (George Orwell)، متولد سال ۱۹۰۳ میلادی، نویسنده، روزنامه نگار، منتقد ادبی و شاعر اهل انگلستان است. شهرت او بیشتر برای نوشتن دو رمان معروف و پرفروش «مزرعه حیوانات» (Animal Farm) و «1984» (Nineteen Eighty-Four) است.  جورج اورول همچنین با نقدهای متعددی که درباره‌ی کتاب‌های گوناگون می‌نوشت، یکی از بهترین و مشهورترین منتقدان ادبی و متفکران فرهنگ و ادب انگلیسی قرن بیستم به شمار می‌رود. در نظرسنجی مجله‌ی تایمز، او در رتبه‌ی دوم مهم‌ترین نویسندگان انگلیسی قرار دارد. او همیشه در آثار خود نابرابری‌های اجتماعی را به تصویر می‌کشید و هوادار دموکراسی و سوسیالیسم بود.

اورول سال 1920 به پلیس سلطنتی هند در برمه ملحق شد و 7 سال در این نیرو خدمت کرد. او پلیس متعهد و وظیفه‌شناسی بود اما به دلیل این‌که نتوانست این شغل را بپذیرد و برخورد ماموران انگلیسی با مردم بومی را تحمل کند، آن را رها کرد. او پس از این ماجرا به پاریس و سپس لندن رفت. اورول در لندن تا زمانی که مشغول به کاری مناسب و درخور شود، زندگی دشوار و مشقت‌باری را تحمل کرد. از این‌رو تجربیاتی را که در طول این سال‌های سخت و پر از رنج کسب کرد، باعث شد که از دریچه‌ای خاص و ویژه به موضوع فقر نگاه کند. نگاهی که به وضوح در رمان «دختر کشیش» مشهود و ملموس است.

از دیگر آثار برجسته‌ی جوروج اورول می‌توان به کتاب‌های «روزهای برمه» (Burmese Days)، «آس و پاس‌ها در پاریس و لندن» (Down and Out in Paris and London)، «هوای تازه» (Coming Up for Air) و «به آسپیدیستراها رسیدگی کن» (Keep the Aspidistra Flying) اشاره کرد.