داستان زنی که بعد از یک تصادف سنگین دنبال مادرش که ناپدید شده می گردد. او از یک ذهن خوان و یک کارآ گاه کمک می گیرد. آنها باهم به این نکته پی می برند که گاهی پرسش بعضی از سوال ها جواب هایی به همراه دارد که نمی خواهند پاسخشان را بدانند. از آنجایی که این اثر یک داستان ترسناک معمولی نیست، می تواند کمی دشوار به نظر آید. بیشتر تمرکز داستان بر این موضوع است که چگونه مردم در مورد اعمالشان فکر می کنند. خواننده های سطح بالاتر از این داستان لذت خواهند برد.
Leaving Time زمان رهایی :
جودی پیکات در طول زندگی حرفه ای خود، به طور یکپارچه شخصیت های متنوع، موضوعات دقیق، و نثر غنی را ترکیب کرده و با زیرکی داستان هایی را خلق می کند که “نه تنها ذهن را تحریک می کند بلکه با روح پر آشوب همه ی ما ارتباط برقرار می کند” (بوستون گلوب). حال او دررمان جدید، تاثیر گذارترین کار خود را تا به اینجا ارائه کرده است – این کتاب شبیه هیچ یک از نوشته های قبلی او نیست.
بیش از یک دهه، جنا متکالف هرگز از فکر مادر خود بیرون نیامد. آلیس مادر او به طرز مرموزی در پی یک حادثه غم انگیز ناپدید شده است. جنا که نمی خواهد باور کند که مادرش او را رها کرده است، به طور منظم آن لاین به دنبال او می گردد و صفحات مجلات قدیمی را به دقت جستجو می کند. آلیس دانشمندی بود که بر روی اندوه و غم در میان فیل ها مطالعه می کرد و بیشتر تحقیقات خود را در میان حیواناتی که به آن ها عشق می ورزید نوشت، جنا امیدوار است که آن مطالب سرنخی از محل مادرش به او بدهند.
جنا که از پیدا کردن حقیقت نا امید شده است، در تلاش خود از دو دوست باور نکردنی کمک می طلبد: سرنیتی جونز، یک واسطه که از پیدا کردن افراد گم شده به شهرت رسیده است و ویرژیل استنهوپ، کارآگاه خصوصی باز نشسته ای که در اصل مورد آلیس و مرگ عجیب و احتمالا مرتبط یکی از همکاران خود را بررسی می کند. هنگامی که سه نفر کار خود را با یکدیگر شروع کردند تا کشف کنند که چه اتفاقی برای آلیس افتاده است، متوجه شدند که با پرسیدن سوال های سخت مجبور خواهند شد با جواب های سخت تری مواجه شوند.
هنگامی که خاطرات جنا با حوادث مجله های مادرش مطابقت می کند، داستان به سوی پایان مسحورکننده اش به سرعت حرکت می کند. “زمان رهایی” کتابی جذاب، هوشمندانه و عمیق و نشان دهنده ی اوج قدرت جودی پیکات است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.