با آنکه این کتاب برای کودک و نوجوان نوشته شده است،اما اگر فرد مطالعه کننده،جوان یا حتی بزرگسال باشد اما آدمی باشد که کودک درون داشته باشد و این کودک درون هنوز پویا و کنجکاو باشد،قطعا مطالعه کننده از مطالعه کتاب پشیمان نخواهد شد،چرا که مجموعه داستان ها،با درون مایه خنده دار و رنگارنگی که دارند،باعث فارغ شدن خواننده از دنیای بیرون و مشکلات زندگی می شوند،و او را وارد دنیایی به دور از دغدغه های چالش برانگیز و مهم می کنند و برای مدتی،خواننده را از ماجراهایی که دارد رها می سازند.
خاطرات یک بچه ی چلمن،با آنکه کتابی چند جلدی است،اما جذابیت و کشش داستانی مناسب و تاثیرگذاری بر مخاطب دارد،تا آنجایی که او را قانع می کند که تا انتهای داستان آخر،همراه ماجراهای گرگ هفلی بماند.
مجموعه 19 جلدی Diary Of a Wimpy Kid به همراه جعبه و ارجینال
همچنین سبک نگارش جف کینی،و همینطور شیوه تنظیم کتاب توسط فرخ بافنده به زبان فارسی،میتوانند راهنما و الگوی خوب و موفقی برای کسانی باشند که میخواهند نویسندگی،مترجمی و یا خاطره نویسی را آغاز و یا این مهارت ها را در خود تقویت کنند.
ممکن است برخی این تصور را داشته باشند که چون نویسنده کتاب آمریکایی است،و داستان کتاب باتوجه به شرایط اجتماعی و اوضاع فرهنگی کودکان و نوجوانان در آمریکا نوشته شده است،شاید این اثر،کتاب مناسب و درستی برای خودشان یا برای فرزندانشان نباشد،اما باید گفت این تصور اشتباه است،چراکه درون مایه مجموعه داستان های این کتاب،بدون داشتن تاریخ انقضا و بدون نیاز به داشتن تناسب فرهنگی خاص برای فهم مطالب،به بیان مشکلات و ویژگی های عمومی و مشترک همه کودکان و نوجوانان در سراسر جهان می پردازد،و بدون توجه به شرایط ویژه کودکان در هر شهر و کشور،به بیان و بررسی شرایط و افکار مشترک کودکان در همه جای دنیا می پردازد.
خاطرات یک بچه ی چلمن،کتابی است که نه تنها نباید به ارزشمند بودن آن شک کرد،بلکه باید مطمئن بود که میتوان از آن درس های بسیار آموزنده ای در ارتباط با زندگی خود،تربیت فرزند،چگونگی تعامل مناسب و درست با کودکان و نوجوانان،و همینطور چطور بهتر درک کردن افکار و رفتار آنها از آن یاد گرفت.
کتاب Diary of a wimpy خاطرات یک بچه چلمن ویمپی کید مجموعه 19 جلدی
والدین این موضوع را هم می توانند به خاطر داشته باشند که خاطرات یک بچه ی چلمن،به دلیل داستان های خنده دار و قابل درکی که برای کودکان و نوجوانان دارد،می تواند کتاب خوبی برای شروع کتاب خوانی فرزندان باشد،چرا که با محتوای طنز و ساده ای که دارد،میتواند اشتیاق و انگیزه آنها به مطالعه کتب دیگر را در ذهن آنها فعال و بیشتر کند.
علاوه بر تمام نکات فوق،باید این نکته را هم در نظر داشت که این کتاب تنها مدتی پس از اولین انتشار،آنقدر موفق بود که بسیاری از کشورها، تصمیم به انتشار و یا ترجمه آن در کشورهای خود گرفتند. اما داستان محبوبیت کتاب به اینجا ختم نمی شود، و درواقع،گرگ هفلی و دردسرهایش،پایشان را به عرصه تئاتر و سینما هم باز می کنند،و در قالب نمایش و فیلم هم موفقیت و طرفداران زیادی بدست میاورند.از چهار کتاب نخست این مجموعه داستان های گرگ هفلی،چهار فیلم به صورت اقتباسی،در ژانر طنز و خانوادگی برای کودکان و نوجوانان تهیه شدهاست.
کتاب Diary of a wimpy خاطرات یک بچه چلمن ویمپی کید مجموعه 19 جلدی
در انتها برای آشنایی بیشتر با کتاب،بخش هایی از داستان خاطرات یک بچه ی چلمن،حقیقت تلخ، آورده می شوند:
“بدبختانه، مامان و بابا دیروز قبل از رودریک برگشتن خونه و بابابزرگ هم برگشت خونهی سالمندان. واقعا حیف شد چون واقعا دلم میخواست اجرای دستورالعمل صفحهی “س” رو ببینم.
مامان گفت اون و بابا در طول این چند روز خیلی با هم حرف زدن و هر دوتایی به این نتیجه رسیدن که از وقتی اون برگشته سر درس و مشقش، اوضاع خونه حسابی به هم ریخته. من فکر میکردم مامان میخواد ما رو به خاطر این که وظایفمونو انجام ندادیم توبیخ کنه، ولی اون گفت که میخواد یه نفرو استخدام کنه تا توی تمیز کردن خونه کمک کنه. نمیتونستم حرفی رو که میشنیدم باور کنم. عبارتی که مامان به کار برد «کمک در کارهای خانه» بود، ولی من میدونم که معنیش یعنی «کلفت».
به گمونم مامان از این که میخواد یه نفرو واسه انجام کارای خونه استخدام کنه حسابی خجالت میکشه، چون از همهمون خواست این قضیه رو به هیچ کس نگیم.
متأسفم، ولی فرصتهایی مث این همیشه گیر من نمییاد. واسه همین یه کمی سخت بود که توی مدرسه جلوی خودمو بگیرم. شیراک گوپتا گفت که خونوادهش نیازی به کلفت ندارن و اون خوشحاله که هر روز وقتی از مدرسه برمیگرده، مامانش خونه است. ولی من مطمئنم این حرفیایه که تموم آدمایی که کلفت ندارن میزنن تا یه کم دلشون خنک بشه.
مجموعه 19 جلدی Diary Of a Wimpy Kid به همراه جعبه و ارجینال
فردا اولین روز کار کلفت ما ایزابلاست. فکر میکردم معناش اینه که همگی میتونیم راحت بشینیم و یه کمی بیشتر ریخت و پاش کنیم، چون قراره یکی پشت سرمونو جارو کنه؛ ولی مامان امشب همه رو مجبور کرد خونه رو تمیز کنیم. اون گفت نمیخواد ایزابلا فکر کنه که ما توی «خوکدونی» زندگی میکردیم.”
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.