کاربران عزیز، تمامی کتاب های زبان اصلی سایت بدون سانسور و متن کامل می باشد
معرفی بررسی و نقد محصول
کتاب Io sono Iqbal
کتاب Io sono Iqbal
در دهکده کوچک پاکستان ، انبوهی از کودکان در تعقیب یکدیگر بازی می کنند ، با خوشحالی می خندند. اقبال آنها را از پنجره ون که غروب خورشید او را به خانه می برد ، می بیند. آن بازی ها نیز یک بار از او بود. قبل از طلوع هر روز صبح آنها می آمدند تا او را تحویل بگیرند و به کارخانه فرش ببرند. قبل از اینکه مجبور شود روزها را به چارچوبی متصل کند ، در یک اتاق مضراب ، بدون اینکه چشم از کار بگیرد ، در غیر این صورت ضربه ها پرواز می کنند. قبل از.
اقبال ، دیگر حتی بازی های کودکان را به خاطر نمی آوری. با این حال او هنوز ده ساله نشده است. شش سال قبل او توسط خانواده اش فروخته شد تا بدهی دوازده دلاری را که برادر بزرگترش برای ازدواج عقد کرده بود ، بپوشاند.
بدهی که هرگز از بین نمی رود. از آن زمان او یک برده بود ، در معرض اربابان بی پروا ، ناظران بی رحمانه ، بدبختی و ترس مورد وحشی گری قرار گرفت. او زنجیر بسته به دستگاه بافندگی زندگی می کرد ، روزی پانزده ساعت زانو زده و با دستان کوچک خود ، فرش های زیبایی را که در سراسر جهان قدردانی می کنند ، می بافد. همراه با دیگر کودکان مانند او.
اما اقبال متفاوت است ، در او جرقه ای وجود دارد که هیچ چیز نمی تواند آن را خاموش کند ، ذهن او توجه و هوشیاری دارد ، حس عدالت او ذاتی است. او فکر می کند وقتی از پنجره ون به دنیا نگاه می کند ، همه کودکان مجبور به کار نیستند ، بنابراین باید راهی وجود داشته باشد.
بنابراین ، اقبال پس از یک تلاش ناموفق و گران قیمت ، سرانجام موفق به فرار می شود. او فقط یک هدف در سر دارد ، یک رویا: این که به جهانیان بفهمد در پاکستان چه اتفاقی می افتد ، و همه کودکان را از بردگی آزاد کند. و آن کودکی را که سعی در سرقت از آنها داشتند به آنها بازگردانید.
یک داستان واقعی ، شدید و مهیج ، فراموش نشدنی است.
توضیحات تکمیلی
ناشر | EDIZIONI PIEMME |
---|---|
زبان | ایتالیایی |
تعداد صفحات | 163 |
نظرات مشتریان
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.