50%

کتاب my life and lessons in red and white (بدون سانسور)

Original price was: 220000 تومان.Current price is: 110000 تومان.

معرفی بررسی و نقد محصول

معرفی کتاب زندگی من در پیراهن سرخ و سفید

کتاب my life and lessons in red and white

کتاب زندگی من در پیراهن سرخ و سفید نوشته آرسن ونگر است . رئیس توسعه جهانی فوتبال در فیفا و بازیکن و سرمربی سرشناس بازنشسته در این کتاب از زندگی شخصی و حرفه‌ای خود برای هوادارانش می‌گوید.

درباره کتاب زندگی من در پیراهن سرخ و سفید

آرسن ونگر متولد  ۲۲ اکتبر ۱۹۴۹ بازیکن و سرمربی بازنشسته اهل استراسبورگ است. او بازیکن فوتبال پیشین و سرمربی فوتبال حرفه‌ای و اهل فرانسه است. ونگر در حال حاضر رئیس توسعه جهانی فوتبال در فیفا است. او که به مدت ۲۲ سال سرمربی آرسنال بود، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین و بهترین مربیان تاریخ لیگ جزیره شناخته می‌شود. ونگر در کتاب زندگی من در پیراهن سرخ و سفید، خاطراتش از دوران مربی‌گری را می‌گوید؛ از روزی که وارد انگلستان شد تا مربی باشد و چطور او را پذیرفتند و چگونه تبدیل به یک اسطوره در مربی‌گری شد.

خواندن کتاب زندگی من در پیراهن سرخ و سفید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به فوتبال حرفه‌ای پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب my life and lessons in red and white

پدرم یکی از بومیان همان روستا بود: مردی معقول و عمیقاً دلبستهٔ روستای خود. او به نحوی باورنکردنی سخت‌کوش بود و مذهبی. به‌شدت خوب و فهمیده بود. به من نقشه‌ای راهنما داد برای یافتن راهم در زندگی، به همراه ارزش‌هایی که قدرتی فوق‌العاده به من بخشیدند تا در رویارویی با بدترین گرفتاری‌ها و خیانت‌ها آمادگی داشته باشم. او یکی از پرشمار آدم‌هایِ ملگره نو۲، بود؛ مردانی از این منطقه که به‌اجبار به ارتش آلمان پیوسته بودند تا علیه کشور خودشان بجنگند. او هرگز دربارهٔ جنگ حرف نمی‌زد اما من همیشه شجاعت و تواضعش را ستایش می‌کردم و می‌دانستم چه سختی‌هایی را از سر گذرانده است. من بعد ازجنگ به دنیا آمدم، ۲۲ اکتبر ۱۹۴۹، و مثل تمام کودکان منطقه، کودکی من تحت‌تأثیر جَوِ پس از جنگ بود؛ تراژدی‌ای که تمام خانواده‌ها در بطن آن زیسته بودند.

پدرم بین چهارده‌سالگی تا هفده‌سالگی در بوگاتی کار کرده بود، سپس همراه مادرم در غذاخوری. او سپس کاروکاسبی خودش را با فروش لوازم یدکی خودرو حوالی استراسبورگ راه انداخت. او هیچ‌وقت یک روز کامل مغازه را تعطیل نمی‌کرد؛ تعطیلات آخر هفته نداشت. روزش از هفت صبح در غذاخوری شروع می‌شد و بعد در شرکت خودش مشغول می‌شد و وقتی ساعتِ هشت شب برمی‌گشت، باز هم به کار در غذاخوری مشغول می‌شد. در همین غذاخوری بود که اعضای باشگاه با هم ملاقات می‌کردند و نتایج باشگاه و بازی‌های آینده اطلاع‌رسانی می‌شد. عصرهای چهارشنبه، کمیتهٔ باشگاه، که سال ۱۹۲۳ تشکیل شده بود، اعضای تیم را برای بازی یکشنبهٔ پیش رو انتخاب می‌کرد. پدرم با تماشای اینکه ما چه بی‌وقفه بازی می‌کردیم و چقدر اشتیاق داشتیم، و کارمان هم بد نبود، تیم جوانی تشکیل داده بود که من و برادرم از آنجا شروع کردیم.

پدرم بی‌شک از فوتبال خوشش می‌آمد، با اینکه حتی چندان دربارهٔ آن بحث نمی‌کرد. برای او فوتبال تفریحی بود که در روستا شوق و تحرک ایجاد می‌کرد، نبردی لطیف و سرگرم‌کننده. در واقع فوتبال برای او و سایر مردم روستا رؤیایی پایدار به شمار نمی‌آمد، شور و شوقی مشغول‌کننده و فکر و ذکری شخصی نبود. او و مادرم هرگز رؤیای فوتبالیست شدن من و برادرم را در سر نداشتند، چنین چیزی در مخیله‌شان هم نمی‌گنجید. برادرم مستعد بود، او در پست بازیکن میانی و دفاع وسط بازی می‌کرد. آنجا همه‌چیز بود و با این حال چیزی کم داشت: ایمان. فوتبال برای همه‌شان وقت‌گذرانی بود. وقفه‌ای کامل نه یک شغل. شغل چیز جدی‌تر بود، چیزی که به شما امکان اداره یک زندگی را می‌داد؛ فوتبال چنین قدرتی نداشت

توضیحات تکمیلی

تعدا صفحات

156

قطع

رقعی

نویسنده

آرسن ونگر

شابک

978-1797206158

نظرات مشتریان

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.

پیشنهاد چاپ و موجود کردن کتاب مورد علاقه شما