کاربران عزیز، تمامی کتاب های زبان اصلی سایت بدون سانسور و متن کامل می باشد
معرفی بررسی و نقد محصول
خرید کتاب By Sin I Rise اثر Cora Reilly
کتاب MaddoBy Sin I Rise: Part One اولین کتاب از مجموعه Sins of the Fathers گناهان پدران اثر Cora Reilly کورا ریلی است، یک مجموعه فرعی از Born in Blood Mafia Chronicles، منتشر شده در 15 سپتامبر 2021. توسط Sin I Rise: قسمت اول از دیدگاه دختر لوکا و آریا، مارسلا و مدوکس وایت، برادرزاده رئیس باشگاه موتور سیکلت تارتاروس. بسیاری از شخصیت های شناخته شده و شخصیت های جدید در داستان ظاهر می شوند.
خرید کتاب By Sin I Rise از Cora Reilly کورا ریلی
مدوکس – سگ دیوانه – وایت از هر چیزی که نام ویتیلو مخفف آن است متنفر است، پس از اینکه شاهد قصابی پدر و مردانش توسط کاپوهای اوباش ایتالیایی در قلمروشان بود. مدوکس که توسط عمویش، رئیس تارتاروس MC بزرگ شده است، قرار است راه او را دنبال کند. اکنون فصل آنها دوباره در حال افزایش است، اما برای پیروزی نهایی آنها باید امپراتوری ویتیو را نابود کنند. و چه راهی بهتر از این که شاهزاده خانم ویتیلو خراب را بدزدید و او را تکه تکه بشکنید تا اینکه پدرش برایش رحمت بخواهد.
مارسلا ویتیلو که به عنوان شاهزاده خانم خراب نیویورک شناخته می شود، در قفس طلایی بزرگ شد. اگر پدرتان مخوف ترین مرد نیویورک است، مردم به شما احترام می گذارند.
مارسلا که قرار است با دوست پسر مورد تایید پدرش ازدواج کند، از اینکه با او مانند یک عروسک چینی دست نخورده رفتار می شود، بیمار است.
او از زندگی ای که خانواده اش به او تحمیل کرده است، رنجیده می شود تا زمانی که همه چیزهایی که او به عنوان بدیهی می پنداشتند از او بریده می شود. جایی که او اکنون است، نام او هیبتی ندارد، فقط درد و تحقیر را به همراه دارد.
اگر در یک قلعه مرتفع بزرگ شده اید، پاییز عمیق تر است.
گناهان پدران راهی برای جبران دارد، چه کسی برای آنها خونریزی خواهد کرد؟
By Sin I Rise : Part One (Sins of the Fathers Book 1) کتاب با گناه برمی خیزم: قسمت اول (گناهان کتاب پدران 1)
خلاصه
کتاب By Sin I Rise با مدوکس 5 ساله شروع می شود که پدرش، رئیس باشگاه جرسی تارتاروس، و خانواده اش توسط لوکا ویتلو به طرز وحشیانه ای کشته می شوند. بعد از اینکه مادرش به تگزاس فرار کرد و نزد عمویش ارل پناه گرفت، مدت زیادی بعد از ازدواج او با ارل، صاحب پسری گری، برادر ناتنی مدوکس شد. او قول انتقام می گیرد تا لوکا را به خاطر دور کردن پدر و خانواده اش بکشد. مارسلای 19 ساله زندگی کامل خود را ساخته است و سخت تلاش می کند تا شهرت خود را به عنوان کسی که همیشه در کانون توجه است حفظ کند. علیرغم نامزدی او با جیووانی، و دنیای عالی او برنامه ریزی شده است، او متوجه می شود که جیووانی او را آنطور که می خواهد راضی نمی کند. او برای عشق والدینش تلاش می کند و این عشق را با جیووانی ندارد و او آنقدر از پدرش می ترسد که حتی به سختی او را لمس می کند. پس از یک بار دیگر تلاش برای ایجاد حرکت با جیووانی، و رد کردن او، نامزدی را پایان می دهد. مارسلا ناراحت است و میخواهد ذهنش را از همه چیز دور کند، از آمو التماس میکند که با او به یکی از کلوپهای شبانه فامیگلیا برود.
در کلوپ شبانه، مارسلا از تمام توجهی که از سوی مردان به او میشود، میداند، با این حال، یک نگاه به یک مرد بلوند، که به نظر بیموقع به نظر میرسید، آژیرهای هشدار او را به صدا درآورد. به نظر می رسید هیچ یک از محافظان او نگران این مرد نبودند، بنابراین او به احساس درونی خود توجهی نکرد. این مرد مدوکس بود، او مدتی بود که او را تعقیب می کرد، زیرا قصدش این بود که در نهایت او را به عنوان بخشی از نقشه انتقام خود از لوکا ویتیلو ربود.
By Sin I Rise : Part One (Sins of the Fathers Book 1) کتاب با گناه برمی خیزم: قسمت اول (گناهان کتاب پدران 1)
پس از ملاقات با جیووانی، و فرستادن محافظانش برای نشنیدن دعوای آنها، یک ون سفید رنگ بیرون میآید و مدوکس به بیرون میپرد، که مارسلا را گرفته و او را به داخل ون میکشد. او او را از باشگاه می شناسد، اما قبل از اینکه فرصتی برای مبارزه پیدا کند، او را به مواد مخدر می کشد و او را داخل ون می گذارد. تیراندازی با محافظان او و تارتاروس شروع می شود، اما محافظان او به اندازه کافی سریع نیستند و آنها فرار می کنند.
پس از چندین تعویض ماشین، آنها به کلاب هاوس در وسط یک جنگل ختم می شوند. MC مارسلا را به داخل قفسی می کشاند که توسط قفس های سگ های دیگر پر از روتوایلرهای شرور که برای کشتن آموزش دیده اند، احاطه شده است. مارسلا ایستاده است، در حالی که دستش را بالا گرفته، نمی خواهد چهره اش را از دست بدهد، با نظراتی که نمی خواهد اجازه دهد نام ویتیو یک بزدل باشد، گاز می گیرد. از اینکه او چگونه بازی می کند، ارل و سایر اعضا او را برهنه می کنند و از او فیلمبرداری می کنند تا اولین جنبه آنها برای رسیدن به لوکا باشد. مارسلا با وجود شرمندگی که داشت، سرش را بالا گرفته است. در این مرحله، مدوکس نسبت به چشمان یادگیری شهوانی دیگر MC احساس ناراحتی می کند. او از احساس درونی خود عصبانی است، اما به نظر میرسد که نمیتواند مارسلا را تنها بگذارد یا از ذهنش دور باشد. آنها ویدیو را در فضای مجازی منتشر می کنند.
مارسلا تصمیم می گیرد که تنها امیدش برای فرار از طریق مدوکس باشد، او دائماً او را در طول شب زیر نظر داشت و به نظر نمی رسید که دور بماند. با او معاشقه کرد و سعی کرد وارد سرش شود. علیرغم اینکه میدانست او چه میکند، باز هم کار میکرد، و مدوکس ارل را متقاعد میکند که اجازه دهد مارسلا در اتاقش با او بماند، زیرا فکر میکرد که او را به روشهای دیگری شکنجه میدهد. زمانی که با هم می گذرانند، احساسات هر دو را افزایش می دهد.
وقتی ویتیو موافقت می کند که خودش را به مارسلا بسپارد، ارل تصمیم می گیرد که رفتار او را دوست ندارد و می خواهد لوکا را واقعاً رنج بکشد. وقتی یکی از مردانش مارسلا را از اتاق مدوکس بیرون میکشد، مارسلا را پیش ارل میبرند. او اظهار می کند که نگاه تحقیرآمیز او را از بین می برد و از لاله گوشش بیرون می آید. وقتی مدوکس بعداً همان روز برمیگردد و مارسلا را مییابد، عصبانی است و سعی میکند با ارل مقابله کند و اظهار داشت که ما فقط قصد ربودن او را به عنوان اهرم فشار علیه لوکا داشتیم و شکنجه دخترش بخشی از نقشه نبود. ارل به مدوکس مشکوک می شود و می بیند که او آشکارا شروع به تکان دادن او کرده است.
By Sin I Rise : Part One (Sins of the Fathers Book 1) کتاب با گناه برمی خیزم: قسمت اول (گناهان کتاب پدران 1)
پس از ادامه نزدیک شدن به یکدیگر، مارسلا به سمت پسر بد خود کشیده می شود. بالاخره با پیدا کردن پسری که از پدرش نمی ترسید، با مدوکس می خوابد. بعد از شبی که با هم بودند، با درک احساسات او نسبت به او، به او میگوید که میترسد چه کار دیگری برای او انجام دهند و او تنها فرصت فرار اوست. در آن زمان، مدوکس بین عشقش به مارسلا و نفرتش از پدرش دست و پنجه نرم می کند.
با دیدن اینکه چگونه مدوکس تغییر کرده است، MC دیگر مادوکس را از تصمیماتی که بر اساس مارسلا گرفته شده است مطلع نمی کند. آنها تصمیم می گیرند که او زمان زیادی را با او می گذراند و او او را تکان می دهد. مدوکس با دانستن اینکه قرار است روز بعد او را به داخل قفس برگردانند، به اتاقش برنمی گردد و سعی می کند بفهمد چه کاری می تواند انجام دهد. وقتی وارد می شود و یک کیت خالکوبی را می بیند و در مورد آن می پرسد، به او می گویند که ارل برای مارسلا برنامه خاصی دارد. او که احساس ناامیدی می کند و می داند که برای اطمینان از امنیت او باید چه کاری انجام دهد، با لوکا تماس می گیرد و به او می گوید که آنها کجا هستند.
خرید کتاب By Sin I Rise از Cora Reilly کورا ریلی
مدوکس سعی می کند قبل از اینکه لوکا و افرادش با تفنگ های آتشین به آنجا برسند، گری را از قلمرو دور کند، اما گری متوجه می شود که مدوکس به تارتاروس خیانت کرده است. گری سعی می کند به دیگران هشدار دهد، اما مدوکس او را ناک اوت می کند. کودی گری را پیدا می کند و ارل را از کاری که مدوکس انجام داده است مطلع می کند. ارل مدوکس را بیرون میزند و او را به داخل قفس کنار مارسلا میکشاند، او مجبور میشود ببیند که پیراهن او را پاره میکنند، او را به زور پایین میآورند و عبارت “Vitiello Wore” را روی پشت او خالکوبی میکنند.
ارل تصمیم می گیرد مدوکس را بکشد، با قرار دادن او در قفس با دو سگ و خوردن زنده زنده، اما مدوکس می داند که چگونه سگ ها را متوقف کند و در امان است. به زودی صدای تیراندازی شنیده می شود و مشخص است که لوکا و افرادش برای نجات مارسلا آنجا هستند. مدوکس با به اشتراک گذاشتن آخرین بوسه، ماموریت خود را برای نجات مارسلا و رساندن او به پدرش انجام می دهد. او گری را متقاعد می کند که کلیدهای قفس را تحویل دهد و او و مارسلا به نوار باشگاه فرار می کنند. به زودی ارل و افرادش در حالی که لوکا آنها را محاصره می کند، به داخل طوفان می پردازند. برای نجات مارسلا، مدوکس شروع به مبارزه با MC می کند.
By Sin I Rise : Part One (Sins of the Fathers Book 1) کتاب با گناه برمی خیزم: قسمت اول (گناهان کتاب پدران 1)
لوکا، آمو و متئو مارسلا را نجات می دهند. او از پدرش التماس می کند که جان مدوکس را نجات دهد. به زودی آنها در راه بازگشت به نیویورک هستند و پزشکان آنها را بررسی می کنند. آنها ارل، مدوکس و کودی را دستگیر کرده بودند. مدوکس توانست به گری کمک کند تا فرار کند. همانطور که آنها برای شکنجه آماده می شوند، مارسلا اصرار دارد که می خواهد برود و علیرغم عدم تمایل او، لوکا اجازه می دهد.
روز بعد او مطمئناً عشق و وفاداری مدوکس را به او ثابت خواهد کرد. وقتی او وارد اتاق شکنجه می شود، چاقویی را از سلاح های اتاق شکنجه به مدوکس می دهد و می گوید اگر واقعاً او را دوست دارد، عمویش را خواهد کشت. وقتی مدوکس این کار را انجام می دهد، لوکا و آمو شوکه می شوند. قبل از رفتن او از پدرش التماس می کند که او را نکشد. او را نمی کشد بلکه او را به سلولی جداگانه می برد.
پس از متقاعد کردن زیاد مارسلا و گفتن لوکا به برنامه هایش برای مشارکت در Famiglia و شکار همه اعضای MC و زانو زدن آنها در مقابل Famiglia، او می خواهد مدوکس در کنار او باشد. بعداً لوکا به سلول مدوکس می رود و با او صحبت می کند. هر دو موافق هستند که به خاطر عشقشان به مارسلا، دیگری را نخواهند کشت. لوکا با آزادی او موافقت می کند و به او اجازه می دهد با خانواده فامیگلیا کار کند. سپس لوکا یک مجله گلوله متعلق به مارسلا را به مدوکس میدهد که جدول زمانی کامل او را به او نشان میدهد و به او میگوید که اگر واقعاً مارسلا را دوست دارد، او را ترک میکند و دیگر برنمیگردد.
خرید کتاب By Sin I Rise از Cora Reilly کورا ریلی کتاب ملت
متئو موتور سیکلت خود را به مدوکس می دهد تا از آن استفاده کند تا برادر و مادرش را پیدا کند، اما می گوید که می خواهد آن را پس از بازگشت بازگرداند. او همچنین اشاره می کند که باید با مارسلا ازدواج کند و همه چیز را تغییر دهد تا در جامعه او جا بیفتد. مارسلا که میداند او به دنبال خانوادهاش است، خوشحال است زیرا میداند که او به دنبال او برمیگردد، علیرغم اینکه همه مطمئن هستند که او این کار را نخواهد کرد.
چند هفته بعد صدای موتورسیکلت به سمت عمارت ویتیلو شنیده می شود. مارسلای هیجان زده با عجله به سمت پنجره می رود، اما با دیدن عمویش متئو در موتورسیکلتی که به مدوکس داده بود، گیج می شود. پدرش به او می گوید که مدوکس همراه با گرول از موتور سیکلت پیاده شده بود و بدون هیچ حرف دیگری سریع ترک می کرد. او که باور نمی کند سعی می کند به خانواده اش بگوید، اما مادرش به او می گوید که او واقعا رفته است. آنها به او می گویند که او نمی خواهد ساکن شود و سبک زندگی مانند آنها داشته باشد. این خبر مارسلا را دلشکسته می کند.
Characters
- Maddox White
- Marcella Vitiello
- Pop
- Earl White
- Gray White
- Luca Vitiello
- Aria Vitiello
- Amo Vitiello
- Lora
- Giovanni
- Gunnar
- Cody
- Mary-Lu
- Valerio Vitiello
- Matteo Vitiello
- Cherry
- Gianna Vitiello
- Liliana Cancio
- Isabella Vitiello
- Flavio Cancio
- Sara Cancio
- Inessa Cancio
- Romero Cancio
- Growl
- Satan
- Denver
- Leroy
- Ruby
- Wesson
- Smith
.
Mentioned
- Francesco Allegri
- Maribel
- Constance
- Remo Falcone
- Cara Trevisan
مارسلا ویتیلو که به عنوان شاهزاده خانم لوس نیویورک شناخته می شود، در یک قفس طلایی بزرگ شد. اگر پدرتان مخوف ترین مرد نیویورک است، مردم به شما احترام می گذارند.
مارسلا که قرار است با دوست پسر مورد تایید پدرش ازدواج کند، از اینکه با او مانند یک عروسک چینی دست نخورده رفتار می شود، بیمار است.
او از زندگی ای که خانواده اش به او تحمیل می کند، رنجیده می شود تا زمانی که همه چیزهایی که او به عنوان بدیهی می پنداشت از او جدا می شود. جایی که او اکنون است، نام او هیبتی به همراه ندارد، فقط درد و تحقیر را به همراه دارد.
اگر در یک قلعه مرتفع بزرگ شده اید، پاییز عمیق تر است.
گناهان پدران راهی برای جبران دارد، چه کسی برای آنها خونریزی خواهد کرد؟
توضیحات تکمیلی
نویسنده | Cora Reilly |
---|---|
ناشر | Independently published |
شابک | 979-8471982581 |
زبان | انگلیسی |
قطع | رقعی |
جلد | شومیز |
نظرات مشتریان
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.