58%

Fahrenheit 451

در کتاب Fahrenheit 451 گای مونتاگ یک آتش نشان است. کار او این است که غیرقانونی ترین کالاها، کتاب چاپی را به همراه خانه هایی که در آن پنهان شده اند، از بین ببرد. مونتاگ هرگز در مورد ویرانی و خراب کردن اعمال خود تردید نمی کند و هر روز به زندگی بی مزه خود و همسرش، میلدرد که تمام روز را با “خانواده” تلویزیونی خود می گذراند، بازمی گردد. اما وقتی او با یک همسایه جوان عجیب و غریب به نام کلاریس ملاقات می کند که او را با گذشته ای آشنا می کند که در آن مردم با ترس زندگی نمی کردند و اکنون به جای پچ پچ های بی فکر تلویزیون، جهان را از طریق ایده های کتاب ها می بینید. همه چیزهایی را که می دانسته زیر سوال می برد.

Original price was: 260000 تومان.Current price is: 109000 تومان.

معرفی بررسی و نقد محصول

بررسی اجمالی کتاب Fahrenheit 451 فارنهایت 451 اثر Ray Bradbury ری بردبری

 

کتاب Fahrenheit 451 بدون سانسور اثر Ray Bradbury:

انتشار رمان فارنهایت 451 رمان‌نویس آمریکایی Ray Bradbury  در سال 1953 به انتقال ژانر علمی تخیلی از عرصه تخصصی مجلات و کتاب‌های مصور به جریان اصلی داستان کمک کرد. رمان آینده نگر در فرهنگی می گذرد که کتاب را ممنوع کرده است. زمان و مکان (احتمالاً آمریکای غربی میانه) نامشخص است، اما این کشور در آستانه جنگ با دشمنی ناشناس قرار دارد. «جوش و سمندر»، «الک و شن» و «روشن سوز» سه قسمتی هستند که اثر به آنها تقسیم می شود. عنوان اشاره به دمایی دارد که در آن کاغذ مشتعل می شود و می سوزد، همانطور که برای کتاب هایی اتفاق می افتد که “آتش نشان ها” در فارنهایت 451 به دنبال آنها هستند. 

خلاصه کتاب Fahrenheit 451 از Ray Bradbury / فارنهایت 451

فارنهایت 451 که به دانای کل محدود سوم شخص گفته می شود، داستان گای مونتاگ، آتش نشانی است که کارش سوزاندن کتاب ها در این دنیای دیستوپیایی است که بیان خلاق را به نفع سرگرمی های بی فکر سرکوب می کند. سفر مونتاگ در این رمان هم تحت اللفظی و هم معنوی است، زیرا او سعی می‌کند قدرت اسرارآمیز کتاب‌ها را در حالی که از چنگال یک حکومت استبدادی فرار می‌کند، آشکار کند، که نیت بدش توسط کاپیتان بیتی، کارفرمای مونتاگ تجسم می‌شود.

در افتتاحیه رمان، مونتاگ بسیار شبیه هر کس دیگری در این جامعه است، یک پهپاد بی چون و چرا و به شدت وفادار که از کار خود لذت می برد. یک برخورد تصادفی با همسایه 17 ساله‌اش، کلاریس مک‌کلن، نقطه مقابل همه چیزهایی که مونتاگ برای آن مطرح می‌کند، او را مجبور می‌کند تا شروع به زیر سوال بردن هدف زندگی‌اش کند. او شروع به درک این موضوع می کند که ازدواجش با همسرش، میلدرد، بی معنی است و آنها هر دو افراد کم عمق و ناراضی هستند – که نمادی از تلاش ضمنی میلدرد برای خودکشی است. در آتش‌خانه، مونتاگ آشکارا ماهیت کارش را زیر سوال می‌برد، که توجه کاپیتان بیتی را جلب می‌کند که به تغییر رفتار مونتاگ علاقه‌مند است. هر چه مونتاگ زمان بیشتری را با کلاریس می گذراند، بیشتر متوجه می شود که دنیای اطرافش چقدر خالی است.

FAHRENHEIT 451 BY RAY BRADBURY

وقتی آتش نشان ها به خانه یک خانم مسن فراخوانده می شوند، که صاحب کتاب مظنون است، اوضاع به اوج می رسد. این خانم به جای دستگیری، انتخاب می‌کند که با کتاب‌هایش بسوزد، و برای مونتاگ، که قبلاً یکی از کتاب‌های قاچاق را مخفیانه زیر یک دستش نگه داشته است، این لحظه‌ای مهم در تحول اوست. او متوجه می‌شود که کتاب‌ها باید دارای قدرت عظیمی باشند. در بازگشت به خانه، مونتاگ از میلدرد می آموزد که کلاریس مرده است، که فقط به ناامیدی او می افزاید. او از میلدرد می خواهد که با بیمار تماس بگیرد تا برای او کار کند، اما قبل از اینکه او بتواند این کار را انجام دهد، بیتی به مونتاگ می رود. بیتی در مورد منشأ واقعی آتش نشانی به مونتگ سخنرانی می کند و سعی می کند توجیه کند که چرا سانسور ضروری است. پس از رفتن او، مونتاگ به میلدرد فاش می کند که یک انبار مخفی کتاب دارد. او از او می خواهد که به او کمک کند تا رمزگشایی آنها را آغاز کند، اما میلدرد حتی کمتر از مونتاگ درباره کتاب ها می داند.

در قسمت دوم، مونتاگ یک برخورد تصادفی با یک استاد انگلیسی بازنشسته سال قبل را به یاد می آورد. نام این مرد فابر بود و مونتاگ هنوز اطلاعات تماس خود را دارد. او برای کمک گرفتن به خانه فابر می رود و یکی از کتاب های دزدیده شده اش – یک کتاب مقدس – را با خود می برد. هر دو طرحی برای از بین بردن سیستم آتش نشانان از داخل در می آورند و مونتاگ ترتیبی می دهد که برای فابر مقداری پول بیاورد تا بتوانند نسخه هایی از کتاب هایی را که می توانند در خانه های آتش نشانان کاشته اند به چاپگر بپردازند. فابر یک دستگاه شنود مخفی به مونتگ می دهد که به او اجازه می دهد تا در مورد بیتی، دشمن آنها، در آتشگاه اطلاعات بیشتری کسب کند. اسمیت از طریق دستگاه شنود مونتاگ را راهنمایی می کند و روح و ذهن او را تغذیه می کند. مونتاگ به سر کار باز می گردد و بیتی او را در یک مسابقه لفظی یک طرفه تحقیر می کند که سعی دارد ریاکاری کتاب ها را برجسته کند. زنگ آتش‌نشانی به صدا در می‌آید و خدمه با ماشین آتش‌نشانی خود در سراسر شهر حرکت می‌کنند و به محل جنایت می‌روند – که معلوم می‌شود خانه مونتاگ است.

کتاب رمان انگلیسی فارنهایت 451 بدون سانسور

قسمت 3 با دستور بیتی به مونتاگ شروع می شود که خانه خود را به همراه تمام کتاب های داخل آن ویران کند. میلدرد از آپارتمان فرار می کند، زیرا او کسی بود که مونتاگ را تحویل گرفت. مونتاگ آپارتمانش را می سوزاند اما سپس شعله افکن خود را روی بیتی می چرخاند و مرد را فوراً می کشد. مونتاگ فرار دراماتیک خود را انجام می دهد، اما یک سگ مکانیکی وحشتناک او را تعقیب می کند و شکار به یک رویداد تلویزیونی زنده تبدیل می شود. مونتاگ به حومه شهر می گریزد و در نهایت با مردی به نام گرنجر ملاقات می کند که شبکه ای از روشنفکران را رهبری می کند که تکنیکی را کامل کرده اند که به آنها امکان می دهد کل کتاب ها را حفظ کنند تا کشف نشوند. آنها قصد دارند اطلاعات را تا زمانی که جامعه بار دیگر برای خواندن کتاب آماده شود، ذخیره کنند. مونتاگ متوجه می شود که توانسته بخش هایی از کتاب مقدس را حفظ کند، به این معنی که می تواند برای گروه مفید باشد. مدت کوتاهی پس از آن، جنگ آغاز می شود و هواپیماهای جت شهر زیر را بمباران می کنند. مونتاگ مرگ میلدرد را به تصویر می‌کشد و مردانی که از انفجارها جان سالم به در برده‌اند، به سمت شهر برمی‌گردند تا به دنبال بازماندگان بگردند و از نو شروع کنند.

توضیحات تکمیلی

نویسنده

Ray Bradbury
ری بردبری

ناشر

Simon & Schuster

شابک

978-1451673319

زبان

انگلیسی

تعداد صفحات

249

قطع

رقعی

جلد

شومیز

کاغذ

بالک

نظرات مشتریان

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.

پیشنهاد چاپ و موجود کردن کتاب مورد علاقه شما