خرید کتاب داستان کوتا Oliver Twist الیور توئیست سطح 6 آکسفورد
کاربران عزیز، تمامی کتاب های زبان اصلی سایت بدون سانسور و متن کامل می باشد
بررسی اجمالی کتاب Oliver Twist :
الیور توئیست دومین رمان چارلز دیکنز Charles Dickens است. این اثر برای اولین بار به صورت سریالی در سال 1837 منتشر شد، این اثر بعداً در یک رمان گردآوری شد. این رمان در بسیاری از فیلمنامه ها و فیلم ها اقتباس شده است و اغلب در فرهنگ عامه به آن اشاره می شود. الیور توئیست زندگی الیور نامآور را در خیابانهای لندن در اوایل قرن نوزدهم دنبال میکند.
الیور توئیست که در بدو تولد یتیم شده، در بسیاری از خانههای کار دولتی و کلیسا بزرگ شده است. در آنجا الیور مورد شکنجه، غفلت و گرسنگی قرار می گیرد. پس از 9 سال تحت سرپرستی خانم مان، تصمیم گرفته می شود که الیور به اندازه کافی بزرگ شده است که وارد کارگاه شود، جایی که او اوکوم می چیند. افراد فقیر ساعتهای طولانی کار میکنند و فقط با خوراکیها کار میکنند، غذایی که دقیقاً برای گرسنگی آهسته آهسته فقرا و پر نگه داشتن جیبهای عمیق کلیسا درست میشود. الیور که به گرسنگی کشانده شده و چند پسر جوان دیگر او را گم کرده اند، التماس غذای بیشتری می کند: “لطفا، آقا، من مقداری بیشتر می خواهم” (20). هیئت مدیره جسارت الیور را باور نمی کند و کاملاً رسوا شده است. آنها می ترسند که الیور شورشی را آغاز کند و به هر کسی که مایل است الیور را به عنوان شاگرد بپذیرد، پیشنهاد می دهد 5 پوند بپردازد.
الیور تقریباً با یک دودکش بیرحم به نام آقای گامفیلد فرستاده میشود، اما یک قاضی مهربان متوجه وحشت الیور میشود و از او در امان میماند. آقای سووربری، یک متعهد، در عوض الیور را به عنوان شاگرد استخدام می کند. الیور به نوح کلیپول، پسر خیریه و شارلوت، خدمتکار خانه در Sowerberrys می پیوندد. در آنجا، الیور توسط نوح و شارلوت مورد آزار و اذیت قرار میگیرد، خانم سووربری با او بدرفتاری میکند و مورد سوء تغذیه قرار میگیرد و مجبور میشود در مراسم تشییع جنازه کودکان به عنوان یک عزادار توسط آقای سووربری شرکت کند. یک روز نوح به مادر الیور توهین می کند و الیور به نوح مشت می زند. نوح برای کمک فریاد می زند و شارلوت و خانم سووربری برای کمک می دوند. آنها الیور را مشت می کنند، خراش می دهند و کتک می زنند. نوح تنها پس از اینکه خانم سووربری و شارلوت الیور را ناتوان کردند به حمله می پیوندد. پس از آن، آقای سووربری و آقای بامبل الیور توئیست را به طرز وحشتناکی مجازات می کنند. الیور به لندن فرار می کند تا «به دنبال ثروت [خود] بگردد»
پس از روزهای طولانی پیادهروی، Oliver Twist با پسر جوانی که مانند یک مرد مسنتر لباس میپوشد، با طفرهگذار هنرمند آشنا میشود. داجر یک وعده غذایی برای الیور می خرد و به او مکانی برای اقامت با یک آقای مسن تر در لندن پیشنهاد می کند. اگرچه الیور نگران شخصیت داجر است، الیور آنقدر بی گناه و ساده لوح است که نمی تواند واقعیت این موقعیت را درک کند. الیور زندگی خود را با فاگین، سرکرده باند آغاز می کند. الیور معتقد است که این باند دستمال میسازد و به ماهیت واقعی تجارت آنها مشکوک نیست. پس از مدتی در فاگین، الیور برای کار با داجر و چارلی بیتس فرستاده می شود. داجر و چارلی پیرمردی به نام آقای براونلو را جیب بر می زنند. آقای براونلو به اشتباه معتقد است که الیور کسی است که او را دزدیده است. گروهی الیور را تعقیب کرده و او را نزد قاضی می آورند.
آقای براونلو سعی میکند شرایط را توضیح دهد، اما آقای نیش، قاضی، علاقهای ندارد. آقای براونلو شروع به حدس زدن خود می کند و دیگر مطمئن نیست که الیور جیب بر است. در نهایت، آقای براونلو می تواند قاضی را قانع کند و الیور را که حالش خوب نیست را به خانه اش می آورد. در آنجا، خانم بدوین، یکی از خدمتکاران خانه آقای براونلو، از الیور مراقبت می کند. پس از بهبودی Oliver Twist، آقای براونلو الیور را با مقداری پول و کتاب می فرستد تا نزد صاحب کتابفروشی بازگردد. در راه، الیور توسط نانسی، یکی از باند فاگین ربوده می شود. نانسی و معشوقهاش، بیل سایکز، یک دزد خشن، الیور را به فاگین بازمیگردانند. نانسی به خاطر نقشی که در برنامه دارد احساس گناه می کند.
سپس فاگین الیور را مجبور می کند تا به سایکز کمک کند تا یک خانه را سرقت کند. اگرچه الیور نمیخواهد کمک کند، اما سایکز او را تهدید به قتل میکند. الیور از پنجره کوچک خانه مورد نظر می خزد و قرار است در را برای آنها باز کند. الیور تصمیم خود را می گیرد که به صاحب خانه ها هشدار دهد، اما خدمتکاران روی پله ظاهر می شوند و یکی به بازوی الیور شلیک می کند. سایکز سعی میکند اولیور را بیرون کند، اما در نهایت او را در یک زمین دورتر رها میکند. صبح روز بعد، Oliver Twist برای کمک به سمت خانهای میرود و متوجه میشود که خانهای است که سعی کردهاند سرقت کنند. این زمان الیور با خانم میلی آغاز می شود. دختر خوانده او، رز میلی؛ آقای لوزبرن دکتر. و هری میلی آنها به روستاها رفت و آمد می کنند و برای محافظت از الیور تلاش می کنند.\
مردی مشکوک به نام مونک شروع به اسکلت زدن در اطراف حومه شهر می کند. او با الیور توئیست درگیر می شود و تقریباً به او حمله می کند. راهبان و فاگین شروع به همکاری با یکدیگر می کنند تا دوباره الیور را به یک جنایتکار تبدیل کنند. بعداً مشخص شد که مونک برادر ناتنی الیور است که در غیر این صورت ادوارد لیفورد نامیده میشود، و او اکثر تراژدیهایی را که برای الیور اتفاق میافتد ترتیب داده است تا پسر جوان هرگز نسب واقعی خود را کشف نکند. راهبان به دنبال بیدل سابق، آقای بامبل است، که اکنون با مادر یک کارگاه ازدواج کرده است و دیگر جایگاه سابق خود را ندارد. راهبان می خواهد اطلاعات بیشتری در مورد الیور بیابد. آقای بامبل به مونک میگوید که کسی را میشناسد که ممکن است در ازای قیمتی به او بگوید چه میداند. آقا و خانم بامبل در محله ای مشکوک با مونک ملاقات می کنند. خانم بامبل همه چیزهایی را که می داند به مونک ها می گوید و مانک قفل و انگشتری را که زمانی متعلق به مادر الیور بود به داخل رودخانه می اندازد. این جواهرات به طور واضح والدین واقعی الیور را ثابت می کرد.
مونک در مورد پیشرفت وقایع به فاگین می گوید، غافل از اینکه نانسی مکالمه آنها را شنود کرده است. نانسی به دنبال رز میلی می گردد و او را از دسیسه های شیطانی Monks و Fagin آگاه می کند. نانسی و رز زمان مشخصی را برای ملاقات هر یکشنبه در پل لندن تعیین می کنند، فقط در صورتی که اطلاعاتی داشته باشند که باید به یکدیگر منتقل کنند. رز به آقای براونلو، که از هند غربی بازگشته است، می گوید و همه آنها با هم همکاری می کنند تا به کشف حقیقت گذشته الیور کمک کنند. با این حال، نانسی نمی تواند اولین یکشنبه خود را به پل لندن برساند، زیرا سایکز اجازه نمی دهد او را ترک کند. فاگین به جایی که نانسی ممکن است برود مشکوک است و تصمیم می گیرد راز او را کشف کند و از آن به نفع خود استفاده کند.
در همین حال، نوح کلیپول و شارلوت از Sowerberrys دزدی کرده و به لندن گریختند. نوح و شارلوت با نام مستعار «آقای. و خانم بولتر» و به طور غیرقابل توضیحی خود را در حال پیوستن به باند جیب بران فاگین می بینند. نوح ترسو است و فقط آرزوی دزدی از بچه ها را دارد. با این حال، فاگین استفاده ای از نوح پیدا می کند و از او می خواهد که محاکمه داجر را تماشا کند. طفره زن باهوش مجرم شناخته شده است و در طول محاکمه به شوخی و تمسخر قاضی ادامه می دهد. داجر مجرم شناخته می شود و به استرالیا منتقل می شود. سپس فاگین از نوح می خواهد که از نانسی جاسوسی کند. مرد به دنبال نانسی می رود تا در پل لندن با رز و آقای براونلو ملاقات کند. او همه چیز را می شنود و همه را به فاگین گزارش می دهد.
فاگین این را به سایکز می گوید و عمداً اطلاعات را دستکاری می کند تا به نظر برسد که نانسی مستقیماً به او خیانت کرده است، در حالی که او قاطعانه از انجام این کار امتناع کرد. سایکز نانسی را با چماق تا حد مرگ کتک میزند و به حومه شهر میگریزد. با این حال، سایکز نمی تواند از گناه خود بگریزد و هر کجا که می دود، خبر قتل وحشتناک به او می رسد. سایکز به لندن بازمی گردد، به امید اینکه از فاگین پول بگیرد و به فرانسه بگریزد. با این حال، سایکز متوجه می شود که فاگین دستگیر شده است و اوباشی تشکیل می شود تا او را به دست عدالت بسپارند. در حالی که سایکز تلاش می کند تا از دست اوباش و مقامات بگریزد، او سعی می کند از پشت بام به داخل فولی دیچ بپرد. سایکز به طور تصادفی خود را در مقابل جمعیت حلق آویز می کند و سگش به داخل خندق می پرد و می میرد.
مونک به آقای براونلو اعتراف می کند که به مادرش قول داده است که فرزند حرامزاده پدرش را پیدا کند و مطمئن شود که به دار آویخته شود. آقای لیفورد، پدرشان، عاشق اگنس فلمینگ شده بود و آنها قصد داشتند با پول دارایی خود کشور را ترک کنند. با این حال، ادوارد لیفورد قبل از اینکه بتواند این کار را انجام دهد می میرد و وصیت نامه ای را از خود به جای می گذارد که مونک و مادرش آن را نابود می کنند. آقای براونلو پرتره ای از اگنس دارد و نشان می دهد که در جستجوی راهبان به هند غربی سفر کرده است، به این امید که حقیقت اصل و نسب الیور را کشف کند.
آقای براونلو و بقیه گروه میلی در زادگاه الیور توئیست با هم ملاقات میکنند، جایی که بامبلز، راهبان و چند شاهد دیگر را مجبور میکنند تا تمام آنچه در مورد الیور میدانند اعتراف کنند. حقیقت فاش می شود که الیور پسر اگنس فلمینگ و ادوارد لیفورد است و رز عمه الیور است. آقای براونلو از الیور می خواهد که به مونک فرصتی دوباره بدهد و الیور با خوشحالی نیمی از ارث خود را به مونک می دهد. مرد در نهایت با پول خود فرار می کند، همه آن را هدر می دهد و در زندانی در آمریکا پس از انجام «یک عمل تازه کلاهبرداری و حیله گری» می میرد (637). فاگین به مرگ محکوم می شود و سنگینی قریب الوقوع مرگ او آخرین رشته عقل او را می شکند.
رز با هری میلی، پسر خانم میلی، ازدواج می کند که تمام ارتباطات سیاسی و اجتماعی خود را قربانی می کند تا کشیش شود. آنها در نزدیکی یک کلیسای کوچک زندگی می کنند و همه دوستانشان برای اقامت در نزدیکی آنها نقل مکان می کنند. آقای براونلو الیور را به فرزندی قبول می کند و او را مانند پسرش دوست دارد. نوح و شارلوت به افشاگرهای حرفه ای تبدیل می شوند. بامبل ها از موقعیت های خود اخراج می شوند و در همان کارگاهی که زمانی در آن کار می کردند فقیر می شوند. چارلی بیتس حرفه جیب بری را رها می کند و در حومه شهر کشاورز می شود. رمان با توصیف دیکنز به پایان می رسد که ممکن است شبح اگنس سرانجام در کلیسای مایلی آرامش پیدا کند.
خرید کتاب داستان کوتا Oliver Twist الیور توئیست سطح 6 آکسفورد
نویسنده | Charles Dickens چارلز دیکنز |
---|---|
ناشر | Bantam |
شابک | 9780553211023 |
ژانر | کلاسیک و ادبی |
زبان | انگلیسی |
تعداد صفحات | 608 |
قطع | رقعی |
جلد | سخت |
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.