Some Kind of Happiness یک جور خوشبختی

کتاب یک جور خوشبختی اثر کلر لگراند

 کتاب یک جور خوشبختی Some Kind of Happiness 

چیزی که فینلی هارت نمی خواهد درباره آنها صحبت کند این است که والدینش که با یکدیگر مشکل دارند. (اما آنها وانمود می کنند رابطه شان مشکلی ندارد.)
روزهای آبی او به پایان می رسد زمانی که زندگی طاقت فرسا به نظر می رسد و بالا نگه داشتن سر سخت است. (این مشکل در زندگی فینلی خیلی اتفاق می افتد.) پدر و مادر فینلی هارت تصمیم به جدایی می گیرند و تصمیم می گیرند فینلی را برای تعطیلات تابستان به خانه پدریزرگش ببرند، خانه ی پدر و مادر پدری اش در شهری که محل زندگی خانواده ی پدری اش است.

فینلی ذهنی خاص و رازهایی بسیار شخصی دارد ، رازهایی که تنها با نوشتن می تواند حفظشان کند.

فینلی اولین بار است که خانواده پدری اش را می بیند. او غمگین است و هیچ چیز در مورد آن ها و راز وحشتناکی که پنهان می کنند، نمی داند.

تنها پناهگاه فینلی، Everwood است، پادشاهی جنگلی که در صفحات دفتر او وجود دارد. تا اینکه جنگل‌های بی‌پایان پشت خانه پدربزرگ و مادربزرگش را کشف می‌کند و متوجه می‌شود که Everwood واقعی است و اسرار بیشتری از آنچه تصور می‌کرد در خود دارد، از جمله خانواده‌ای از دزدان دریایی که اجازه صحبت با آنها را ندارد، درختان پوشیده از خاکستر، و یک جادوگر قدیمی عجیب و غریب که در خانه ای ساخته شده از استخوان زندگی می کند.