Switch کتاب کلید را بزن

کتاب کلید را بزن  اثر چیپ هیث و دن هیث 

 کتاب Switch

چرا ایجاد تغییرات ماندگار در محیط کار، دوستان و زندگی کاری دشوار است؟ طبق گفته «چیپ هیث» و «دن هیث»، نویسندگان کتاب «کلید را بزن» (Switch)، مانع اصلی این سختی کشمکش و ناسازگاری است که درپس زمینه ذهن ما  به وجود آمده است. روانشناسان پی برده‌اند که ذهن ما به‌وسیله‌ی دو سیستم متفاوت اداره می­شود، ذهن منطقی و ذهن احساسی، که این دو برای غالب بودن با یکدیگر رقابت می‌کنند. بخش منطقی می­خواهد در کار تغییری ایجاد و پیشرفت کند چون وظیفه آینده­نگری را به عهده دارد، اما بخش احساسی عاشق راحت بودن انجام کارهای روتین است. همین امر باعث می­شود که بخش احساسی در بیشترمواقع بر بخش منطقی غلبه کند و آن را شکست دهد. دکتر «جاناتان هیتد» (Jonathan Haidt) این دو بخش ذهن را به یک فیل و فردی که سوار آن می­شود تشبیه می­کند، سواره همان ذهن منطقی و فیل ذهن احساسی است. گاهی اوقات فرد سواره نمی‌تواند فیل را در همان مسیر دلخواه نگه دارد و همین باعث می­شود، تغییر به کاری دشوار تبدیل گردد که اکثرا باعث باخت ذهن منطقی می­شود، اما اگر این کشمکش پایان یابد و ذهن منطقی قدرت را در دست گیرد، تغییرات به راحتی صورت می‌گیرند.

 کتاب Switch

در کتاب Switch با ایجاد یک چهارچوب معین، نشان می‌دهند چگونه مردم عادی، از کارمندان و مدیران تا والدین و پرستاران، هر دو بخش ذهن را باهم متحد کرده‌اند و به نتایج فوق‌العاده­ای رسیده­‌اند:

• کارآموز‌های پزشکی­ که توانستند یک متد قدیمی پزشکی که سال‌ها مورد استفاده قرار میگرفت و جان بیماران را به خطر می‌انداخت رو کنار بگذارند و متد جدیدی ارائه کنند.
• مدیری که توانست تنها با تغییر درقسمتی از استانداردهای پیشتیبانی فروش، تیم پشتیبانی بدون اشتیاق شرکت خود را به یک تیم پرشور و اشیاق تبدیل کند و شرکت خود را نجات دهد.

برادران هیث در روایتی انگیزشی و داستانی، تحقیقاتی که در دهه‌های گذشته در حوزه روانشناسی، جامعه‌شناسی و دیگر رشته‌های مرتبط انجام شده‌بود را جمع‌آوری کرده و به ساده‌ترین حالت ممکن به ما نشان نشان داده­‌اند که میتوانیم تغییرات پایدار در زندگیمان ایجاد کنیم. ایجاد این تغییرات در یک چهارچوب قرار می­گیرد که رعایت هر بخش برای موفقیت الزامی است:

1. هدایت فرد سواره، ذهن منطقی، را در دست بگیر.

گاهی اوقات مقاومت ذهن منطقی در تغییرات به علت کمبود اطلاعات صریح است. پس هدایت ذهن منطقی با اطلاعات کامل میسر است.

2. به فیل، ذهن احساسی، انگیزه بده.

کمبود اشتیاق خود را بیشتر مواقع به شکل تنبلی در فرد نشان می­دهد. ذهن منطقی نمی­تواند تنها با به کارگیری زور و فشار، ذهن احساسی  را وادار به انجام کاری کند. پس منطقی است که ابتدا به ذهن احساسی اشتیاق برای ایجاد تغییر را بدهیم و مسیر را مشخص کنیم.

مشکلی اساسی مردم بیشتر وقت­‌ها در پیدا کردن موقعیت است. نویسنده در کتاب، این موقعیت را به عنوان مسیری که فیل و سواره­اش در آن قدم میگذارند، بازگو کرده است. تعیین کردن مسیر و موقعیت مشخص، احتمال ایجاد تغییر را بالا می‌برد.

اگر بتوانید این دو کار را همزمان با هم انجام دهید، بدون نیاز به صرف انرژی زیاد قطعا به تغییرات بزرگ دست پیدا خواهید کرد .