معرفی بررسی و نقد محصول
در The Republic of Thieves جمهوری دزدان چه گذشت ؟
خرید جلد سوم کتاب The Republic of Thieves از مجموعه The Lies of Locke Lamora
فلاش بک های زیادی از دوران لاک با دزد و زنجیر وجود دارد که عشق او را به سابتا (معروف به بث) نشان می دهد. زمانی که او برای اولین بار او را به عنوان یک پسر شش ساله یا بیشتر می بیند، به عنوان یک علاقه شروع می شود. او فکر می کند که او غرق شده است اما چندین سال بعد او را به عنوان یک دانش آموز جدید در Father Chains می بیند. غرق شدن صحنه سازی شد تا او بتواند از دزد بگریزد و به Chains بپیوندد.
کتاب The Republic of Thieves کتاب جمهوری دزدان کتاب ملت
سابتا نسبت به لاک بیتفاوت به نظر میرسد تا اینکه چینز بین دو دانشآموز ستارهاش چالشی ایجاد میکند. لاک مریض بودن خود را جعل می کند و در طول چالش توسط مجری قانون محلی دستگیر می شود. سابتا برد نزدیک خود را از دست می دهد تا سعی کند او را نجات دهد، بدون اینکه بداند این یک حیله است. Chains این مسابقه را یک تساوی می نامد.
چند سال بعد – زمانی که پنج کارآموز چینی (لاک، ژان، سبتا، کالو و گالدو) نوجوانانی عصبانی هستند- او تصمیم میگیرد که از مشاجره و شکایت آنها خسته شده است. او آنها را به شهر نزدیک می فرستد تا در یک گروه بازیگری کار کنند. آنها باید سفر را به تنهایی سازماندهی کنند و نام مستعار برای سفر بیابند.
لاک سعی می کند صابتا را صمیمانه در مورد احساساتش نسبت به او داشته باشد. پاسخ او متفاوت است که او ممکن است انتظار داشته باشد. او میگوید که آنها باید منتظر بمانند تا این سفر تمام شود تا به موضوع سنگین بپردازند. او چیزی را به او میسپارد تا به آن فکر کند تا پاسخی به آن بدهد: پس از اینکه از زمان ورود او به عنوان رهبر گروه چه احساسی دارد.
کتاب The Republic of Thieves کتاب جمهوری دزدان کتاب ملت
ماموریت آنها وقتی متوجه میشوند که Moncraine، رهبر گروه بازیگری که Chains آنها را برای یافتن فرستاده بود، به دلیل تعرض به مردی در یک بار زندانی شده است، از ریل خارج میشود. بنابراین لاک و خدمه باید راهی بیابند که اگر امیدی به تکمیل ماموریت Chains دارند، او را از بین ببرند. آنها البته این کار را می کنند و با قربانی او، بولیدازی، معامله می کنند. این مرد سعی کرده بود سهام شرکت بازیگری مونکراین را برای تامین مالی The Republic of Thieves بخرد، نمایش Moncraine که قصد داشت در این فصل اجرا شود.
جمع بندی کتاب The Republic of Thieves توسط استیسی
Moncraine ابتدا به سمت انتخاب بازیگران و تمرین نمایشنامه می رود. سابتا به عنوان نقش اصلی انتخاب می شود و لاک در حال مرگ است که در مقابل او نقش آفرینی کند زیرا چندین صحنه بوسیدن وجود دارد. با وجود اینکه مهارت های بازیگری او مناسب است، او نقش را درک نمی کند. ژان بعد از اینکه مدتی به اطراف می چرخد، او را تشویق می کند تا کار بالغ را انجام دهد و با سابتا صحبت کند.
لاک او را روی پشت بامی مشرف به شهر می یابد و قلبش را بیرون می ریزد. او حتی به اندازه کافی به نگرانی های او در مورد رهبری طبیعی خود و اینکه چگونه دیگران را بلافاصله پس از ورودش به دست آورد، می پردازد. اما سپس سابتا به یک مشاهده بی معنی سر می زند: لاک چقدر موهای قرمزش را دوست دارد. به نظر می رسد که او فقط به دلیلی نیاز دارد تا عصبانی شود و او را رد کند. این در واقع یک نگرانی مشروع است زیرا مردان در همه جا فکر می کنند خون مو قرمزها می تواند بیماری ها را درمان کند، و او موهای خود را رنگ می کند تا از این سرنوشت جلوگیری کند.
برای سابتای زیبا سخت است که زیر رادار پرواز کند، و حامی آنها بولیدازی به زودی متوجه او می شود، حتی اگر قفل هایش تیره تا قهوه ای شده است. لاک وانمود می کند که پسر عموی اوست و اگر بتواند نقش لاک را به نقش اصلی مقابل سابتا در نمایشنامه تغییر دهد، با بولیدازی با او صحبت می کند.
کتاب The Republic of Thieves کتاب جمهوری دزدان کتاب ملت
سابتا از پیشرفت های بولیدازی خجالتی است تا اینکه سرانجام مجبور شد پس از پایان نمایشنامه با اقامت یک شبه موافقت کند. او میگوید که برای ماندن در کنار او تا آن زمان، آنقدر درگیر آمادهسازی است. بولیدازی که از نظر جنسی ناامید شده است، در آن شب به سراغ جنورا، مجری صحنه که مسئول وسایل و لباسها است، میرود. او به زور به او می پردازد و جنورا با قیچی به او خنجر می زند تا مورد تجاوز قرار نگیرد.
لاک و سابتا اندکی پس از آن جنایت را کشف می کنند و می خواهند به جنورا کمک کنند تا آن را پنهان کند. آنها باید کل گروه بازیگری را درگیر کنند. اگر طرح لاک موفقیت آمیز باشد، نمایش ادامه خواهد یافت، آنها می توانند بازیگری را که در نقش بولیدازی مبدل شده است روی صحنه نشان دهند، همه پولی را که باید دریافت کنند، و سپس بولیدازی را که قبلاً فوت شده است را در آنجا قرار می دهند. یک اصطبل آتشین برای ایجاد یک علت متفاوت مرگ.
نمایشنامه موفق است، و همه چیز با طرح نسبتاً روان پیش میرود، تنها به یک تعدیل کوچک اینجا و آنجا نیاز است، تا زمانی که Moncraine تمام پول را از بین میبرد. لاک و خدمه به سرعت نقشهای را طراحی میکنند تا مونکرین را برای قتل بولیدازی آماده کنند، زیرا آنها اخیراً درگیر شده بودند. طرح کار می کند.
این پنج نفر قبل از خداحافظی برای آخرین بار با بقیه گروه بازیگری دور هم جمع می شوند. ژان وقت خود را با جنورا می گذراند و لاک و سابتا شب را با هم می گذرانند.
در روزگار کنونی، لاک در آستانه تسلیم شدن در برابر سمی است که استراگوس در کتاب قبلی به او داده بود. ژان شفا مییابد زیرا لاک همان پادزهری را که داشتند به او میلرزید، بنابراین او سالم است و در حال جستجوی لاشاین است، جایی که این دو مرد در حال حاضر در آنجا هستند، برای درمان. او آخرین سکههایی را که دارند برای هر فیزیولوژیست بازار سیاه و هر فیزیکدان معتبر در لاشاین خرج کرده است، اما هیچکس نمیتواند لاک را شفا دهد.
ژان بهترین فیزیکدان را برای آخر نجات داد، اما او حتی اجازه ورود به ملک را ندارد. او بالاخره وارد می شود و مرد را می رباید، اما حتی خودش هم نمی تواند لاک را شفا دهد. لاک همچنان بدتر می شود و به نظر می رسد همه امیدها از بین رفته است. سپس جادویی به نام صبر ظاهر می شود. معلوم می شود که او مادر شاهینر است و می گوید که می تواند از جادوی خود برای شفای لاک استفاده کند.
لاک و ژان در ابتدا به انگیزههای او مشکوک هستند زیرا پسرش را معلول کردهاند، اما او در نهایت آنها را متقاعد میکند که حقیقت را میگوید. او لاک را شفا خواهد داد اگر او و ژان در انتخابات نوزده نماینده Konseil در Karthain کمک کنند. جادوگران اجازه ندارند شخصاً در انتخابات دخالت کنند، اما همه آنها از روش های پنهانی برای امتحان استفاده می کنند. او میداند که لاک و ژان در حیلهگری و نقشهها استاد هستند، و فکر میکند آنها تنها امید او هستند تا انتخابات آتی را آنطور که میخواهد پیش ببرند.
کتاب The Republic of Thieves کتاب جمهوری دزدان کتاب ملت
صبر مردان را سوار قایق می کند و لاک را در حالی که به Karthain سفر می کنند شفا می دهد. او میگوید این یک تجارت بد خواهد بود و تماشای آن آسان نیست، اما ژان اصرار دارد که برای مدت طولانی با لاک بماند. این روش کار می کند، و مردان برای جمع آوری شغل جدید خود با حزب صبر و ریشه عمیق دست به کار می شوند.
آنها تقریباً نامحدود سرمایه Deep Roots دارند تا با آنها کار کنند و کمدهایی را کنار هم بگذارند تا یک بار دیگر آقایان شوند. آنها همچنین نیکوروس، دست راست جدیدشان را دارند که توسط Deep Roots عرضه شده است، تا اساساً در خدمت آنها باشد. آنها باید هر چیزی را که برای انجام انتخابات به نفع خود نیاز دارند، داشته باشند. تنها یک قطع تماس وجود دارد: شخصی که در سمت دیگر انتخابات کار می کند. صبر نشان می دهد که آن سابتا است.
سابتا بازی های زیادی روی آنها می سازد، اما مردان همه آنها را رهگیری می کنند، زیرا آنها شروع به قرار دادن همه چیز برای انتخابات می کنند. آنها ناخواسته با او تماس می گیرند که خود را به عنوان جیب بری مسن نشان می دهد که تلاش می کند لاک را به دلیل دزدیدن کیفش به زندان بیاندازد. لاک و ژان کلاهبرداری می کنند و کیف پول را از جیب لاک به جیب او می برند. اما او آخرین خنده را دارد، وقتی که لاک کیف را به جیب او منتقل کرد، یک یادداشت در جیب او گذاشت. این همان چیزی است که سابتا همیشه می خواست. هدف او ارسال نامه ای بود که در آن لاک و ژان را به یک ملاقات خصوصی با او دعوت می کرد.
اتحاد دوباره برای هر سه آنها احساس خوبی است. آنها درباره چیزهایی که در طول جدایی خود از سر گذرانده اند و همچنین وضعیت فعلی خود صحبت می کنند. سابتا ژان را می فرستد و لاک را اغوا می کند. او سم کوتاهی روی گردنش دارد و وقتی لاک بعد از وسوسه کردنش او را می بوسد، او ناک اوت می شود.
لاک با یک ژان خشن در همان کابین در یک کشتی از خواب بیدار می شود. او سعی کرد با مردان سابتا بجنگد بی نتیجه بود. کشتی تا حد لوکس مجهز است و آنها متوجه می شوند که تا پایان انتخابات در آسایش سفر خواهند کرد. قرار است کشتی در مدت کوتاهی پس از آن به Karthain بازگردد. البته این قابل قبول نیست، بنابراین مردان به دنبال نقشه ای برای فرار هستند.
کتاب The Republic of Thieves کتاب جمهوری دزدان کتاب ملت
لاک در نهایت یک تکه شیشه را از یک بطری شراب و شیشه که عمداً شکسته است، محکم می کند. آنها منتظر یک شب طوفانی هستند که کشتی در حال تکان خوردن است و خدمه مشغول کار هستند و لاک و ژان از شیشه استفاده می کنند تا طناب هایی را که قایق نجات را محکم می کند جدا کنند. هر دو روی کنار قایق زمین می خورند و باید درست فرود بیایند وگرنه وزنه مچ پا آنها را به ته دریا می کشاند. لاک در نهایت مجبور می شود ژان را سوار قایق نجات کند، کار آسانی نیست.
در Karthain، لاک و ژان دوباره نقشه کشی خود را از سر می گیرند. اولین دیدار لاک از سابتا است. او به سنگر او هجوم می آورد و اصرار دارد که او را ببیند. آنها در نهایت موافقت می کنند که حداقل یک دوستی را در بحبوحه نبرد خود دنبال کنند. سابتا قبول می کند که با لاک به شام برود. حتی با وجود اینکه هر دو در طول روز علیه یکدیگر دشنام میدهند، اما در هر شام متوالی همه چیز کمی آسانتر میشود و به حالت عادی باز میگردد.
در شام سوم آنها، یک غذای خانگی که توسط لاک برنامه ریزی شده بود، یک مهمان غافلگیرکننده از راه می رسد. صبر یک جلسه بوسیدن پرشور را قطع می کند تا اخبار شگفت انگیزی را ارائه دهد: پیشینه و نام واقعی لاک. برخی از آن احتمالاً درست است زیرا خاطرات لاک را به خود جلب می کند، اما او فکر می کند حداقل بخشی از آن برای نمایش همه چیز ساخته شده است. سابتا از اینکه متوجه میشود که ژان نام واقعی لاک را میدانست اما او نمیدانست، ناراحت میشود.
پس از تمام توطئه های آنها، آرا در نهایت در Karthain ریخته می شود. ژان و لاک به یک اتاق زیر شیروانی خصوصی میروند تا صدای صابتا را بشنوند. این یک مسابقه نزدیک است و عنبیه سیاه در نهایت با یک کرسی برنده می شود. اما پس از آن لوواریس، یکی از اعضای حزب بلک آیریس، جمعیت را خطاب قرار می دهد و می گوید که مستقل شده است. این اساساً او را به مهمترین مرد در کنسل تبدیل میکند، زیرا او رای تعیینکننده در بسیاری از مسائل خواهد بود. البته لاک این را ترتیب داد.
جادوگران باعث انفجاری می شوند که بخشی از Karthain را ویران می کند. چند نفر از جادوگرانی که در این طرح نیستند سعی می کنند مبارزه کنند، اما فایده ای نداشت. “جنگ” نه دقیقه دیگر به پایان می رسد. جادوگران کارتین را ترک میکنند و از آنجایی که اکنون سالهاست که تنها بر حمایت آنها از کشورهای اطراف تکیه کرده است، بیدفاع خواهد بود.
لاک از خواب بیدار می شود که کنار تخت سابتا خالی است. او می تواند احساس کند که شخص دیگری در اتاق است اما می داند که او نیست. این صبر است. او آمده است تا به لاک بگوید که همین چند وقت پیش به سابتا گفته بود. اول، آنها هیچ پولی برای نقشه های انتخاباتی خود دریافت نخواهند کرد، و باید سریعاً از شهر خارج شوند تا از مهاجمانی که بدون شک در راه هستند جلوگیری کنند.
لاک از صبر می پرسد که چرا این کار را کرد. او گفت که همه اینها برای پسرش، فالکونر است. لاک می پرسد چرا به خاطر پسرش آنها را به روش دیگری نشکست. چرا او با انتخابات و با سابتا به این همه دردسر افتاد؟ او میگوید که برخی از اعضای عاقل نظم او سالها پیش روشی را که او باید استفاده کند، پیشبینی کرده بودند.
شکیبایی از لاک میخواهد به تابلویی که به سابتا نشان داده نگاه کند و فکر میکند در نهایت دلیل ترک او بوده است. این تنها پرتره شناخته شده از لامور آکانتوس و همسرش (والدین لاک) است. مادر لاک مو قرمز بود و بدون شک ناامنی سابتا در مورد اینکه چرا لاک او را دوست دارد، تداوم بخشید. او پس از دیدن نقاشی از شهر پرید.
قبل از رفتن او، صبر پیشگویی به لاک می دهد. او در مورد او چنین دیده است: «سه چیز را باید انجام دهی و سه چیز را باید قبل از مرگ از دست بدهی: یک کلید، یک تاج، یک فرزند. وقتی باران نقرهای ببارد، میمیری.» لاک طوری رفتار می کند که انگار او را باور ندارد. ژان می گوید آنها باید به دنبال سابتا بروند، اما لاک قول داده است که به سابتا اعتماد کند و اگر واقعاً این چیزی است که او می خواهد به او آزادی بدهد.
کتاب جمهوری دزدان چگونه به پایان رسید؟
خلاصه داستان: شکیبایی به دیدار پسرش، شاهین، می رود. او سه سال از زمانی که لاک و ژان زبانش را بریده و انگشتانش را بریده اند، او را در یک اقامتگاه خصوصی نگه داشته است. او نمی تواند صحبت کند، بنابراین صبر باید از طریق ذهنش با او ارتباط برقرار کند. او از شنیدن اینکه چقدر از مصدومیتش می گذرد شوکه شده است. او در حالت کما مانند نگه داشته شده است و صبر مردی را در آنجا مستقر کرده بود تا تمام نیازهای او را برطرف کند. اما هیچ عشقی بین مادر و پسر گم نشده است.
صبر به او یادآوری می کند که چگونه و توسط چه کسی به این مخمصه رسیده است. او به او می گوید که در Karthain چه اتفاقی افتاده است و همه یاران نزدیک او پس از انفجار و نبرد کشته شده اند. او به او می گوید که همه جادوگران در حال فرار از شهر هستند.
صبر به شاهینباز میگوید که اگر او بخواهد او را به عنوان رحمت خواهد کشت. اگر نه، او به او کمک مالی میکند تا اینجا با آن مرد زندگی کند تا تا آخر عمر از او مراقبت کند. او زندگی را انتخاب می کند. این مرد همچنین پودرهای سمی برای دادن به شاهینر در صورت تغییر نظر خواهد داشت. صبر ترک می کند.
کتاب The Republic of Thieves کتاب جمهوری دزدان کتاب ملت
شاهینباز میخواهد بلند شود و راه برود. او یک کاسه از استیل رویایی را کشف می کند، عنصر قدرتمندی که اغلب به عنوان دکوراسیون در خانه های جادوگر استفاده می شود. به نوعی، استیل رویایی به او پاسخ می دهد و دست راست او را به شکل نقره ای اصلاح می کند. بقیه محتویات را می نوشد و زبانش اصلاح می شود.
شاهینر از قدرت تجدید شده خود برای کشتن مراقب خود استفاده می کند و سپس برای احضار پرندگان به بیرون می رود. او در نهایت 150 کلاغ را در اختیار دارد و آنها را برای کشتن مادرش می فرستد. سپس او قسم می خورد که از دو مردی که سه سال پیش او را معلول کرده اند انتقام بگیرد.
شما بروید! این چیزی است که در جمهوری دزدان اتفاق افتاد
توضیحات تکمیلی
نویسنده | Scott Lynch |
---|---|
ناشر | Gollancz |
شابک | 978-1473223714 |
زبان | انگلیسی |
قطع | رقعی |
جلد | سخت |
نظرات مشتریان
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.