معرفی بررسی و نقد محصول
درباره کتاب رام نشده اثر گلنون دویل
Untamed BY Glennon Doyle
Untamed هم یک خاطرات صمیمی و هم یک زنگ بیدارباش برای همه زنان است. زنان را تشویق می کند تا صدای اشتیاق را که در درونشان است آشکار کنند. کتاب Untamed نشان میدهد که چگونه جامعه به ما میگوید که باید خوب باشیم و با نقشهای جنسیتیمان تناسب داشته باشیم. با این حال، تنها راهی که میتوانیم واقعاً خوشحال باشیم این است که زندگی را شروع کنیم تا اینکه خوشحال باشیم. کتاب رام نشده داستان این است که چگونه هر یک از ما می توانیم به اندازه کافی به خود اعتماد کنیم تا مرزها را تعیین کنیم، با بدن خود صلح کنیم، به خشم و دل شکستگی خود احترام بگذاریم.
دیدگاه گلنون دویل
گلنون دویل نویسنده پرفروش نیویورک تایمز برای سه کتاب جداگانه است: ادامه دهید، جنگجو ، جنگجو عشق ، و رام نشده . دویل همچنین یک فعال و سازنده یک جامعه آنلاین در وبلاگ خود به نام Momastery است. در نهایت، او رئیس شرکت Together Rising است. این موسسه غیرانتفاعی بیش از چهار میلیون دلار برای زنان و کودکان در بحران جمع آوری کرده است.
قسمت اول کتاب Untamed – در قفس
این قسمت از خاطرات توضیح می دهد که چگونه گلنون دویل متوجه شد که او در قفس است. در این زمان گلنون متاهل و دارای سه فرزند بود. با این حال، او سپس عاشق همسر فعلی خود، ابی شد. این بخش از کتاب مثالهای متعددی از جامعه ارائه میدهد که او را در قفس احساس میکند. این احساس در قفس به بولیمیا گلنون (یک اختلال خوردن که با پرخوری و به دنبال آن پاکسازی مشخص می شود) کمک کرد. پرخوری عصبی او یک فرار ناسالم ایجاد کرد. او از گرسنگی خود به عنوان راهی برای به دست گرفتن کنترل زندگی خود لذت می برد، اما پس از آن از خوردن این همه عصبانیت ابراز می کرد. مجموعه ای از تجربیات در زندگی او باعث شد تا او به این مرحله برسد.
سیب
دویل تجربیات خود را از حضور در کلیسای کاتولیک مسیحی هر چهارشنبه در دوران کودکی شرح می دهد. در طول این مدت، او بیشتر در مورد چگونگی ترسیم زنان در کتاب مقدس فهمید. به طور خاص، مکرراً به او آموزش داده شد که چگونه حوا فردی بود که گناه اصلی را برانگیخت. پس از آن، به دویل آموزش داده شد که به جای آنچه که می خواهد انجام دهد، آنچه را که باید انجام دهد، انجام دهد. این آموزهها بهجای انجام کاری که او را خوشحال میکرد، سرآغاز مطابقت او با استانداردهای جامعه بود.
دمیدن جابز
دویل با مراجعه به یک درمانگر روابط، درک بهتری از نحوه رعایت استانداردهای ملایمتر مردان نسبت به زنان به دست آورد. دویل و همسرش پس از اعتراف شوهرش که به او خیانت کرده است، شروع به ملاقات با این درمانگر کردند. در طول این جلسات، دویل به درمانگر توضیح داد که عاشق زنی به نام ابی شده است. درمانگر مشروعیت این عشق را انکار کرد و به جای آن به او پیشنهاد داد که به شوهرش بیشتر کار کند. این انکار خوشحالی دویل، و پیشنهاد برای انجام کاری که «قرار است» انجام دهد، نمونه دیگری از زندانی شدن او بود.
جهت ها
دویل شروع به درک این موضوع کرد که وقتی به محصولات موجود در حمام فرزندانش نگاه می کند، دختران و پسران به طور متفاوتی به بازار عرضه می شوند. محصولات حمام مردانه فعل سنگین و سخت بود. این محصولات به پسرها و مردان می گفت که باید چه کار کنند . در مقایسه، محصولات زنانه با صفت های نرم پر شده بود. این محصولات به زنان می گفت که چه باید باشند . اساساً زنان تنها کسانی بودند که باید شخصیت خود را تغییر می دادند.
گردهمایی ها
دویل با تکیه بر دستورالعملها، نمونهای را توضیح میدهد که بازاریابی بر کودکان تأثیر میگذارد. دویل از فرزندان نوجوانش می پرسد که آیا گرسنه هستند؟ پسرها بدون اینکه به آن فکر کنند می گویند بله. در مقابل، دختران دویل مدتی به یکدیگر نگاه می کنند تا اینکه بالاخره یکی از آنها گفت: “ما خوب هستیم، متشکرم.” این نمونه ای از پسران است که می خواهند باشند و دخترها باید به آنچه که قرار است باشند فکر کنند.
قوانین
دویل وقتی دوستش اشلی در کلاس یوگای داغ شرکت کرد، در مورد محدودیتهای پایبندی به کاری که قرار است انجام دهید، یاد میگیرد. گرما باعث شد احساس بیماری کند. با این حال، به جای اینکه کلاس را ترک کند، همانطور که احساس می کرد این همان کاری است که قرار است انجام دهد، ماند. بعد از گرما استفراغ کرد. او به این دلیل رنج می برد که آنچه را که باید انجام می داد، به جای کاری که او را خوشحال می کرد، انجام داد.
اژدها
این بخش از کتاب توضیح میدهد که چگونه زنان اغلب به سمت ازدواجهای دگرجنسگرا سوق داده میشوند که لزوماً نمیخواهند. دویل این بخش را با صحبت در مورد دوستش مگان شروع می کند. مگان یک الکلی در حال بهبود است اما قبل از ملاقات با همسرش الکلی نبود. او فقط با شوهرش ازدواج کرده بود زیرا نمی خواست دیگران را ناامید کند. مگان مشروب خورد تا ناراحتی خود را در ازدواج فراموش کند. دویل این را با یک کره برفی که یک اژدها در داخل آن داشت مقایسه کرد. همه ما در تلاشیم تا اجازه ندهیم برف آنقدر ته نشین شود تا با آنچه واقعاً در درون است روبرو شویم. برای دویل، چیزی که واقعا درونش بود این بود که می خواست با یک زن باشد.
بخش دوم کتاب Untamed – کلیدها
دویل لحظات حساسی را ارائه می دهد که به او کمک کرد بفهمد که در قفس است. به علاوه، کاری که او باید انجام می داد تا خود و زندگی اش را متحول کند.
- همه چیز را احساس کنید – این لحظه زمانی فرا رسید که دویل شش روز از هوشیاری خود گذشت. او در جلسات بهبودی الکلی ها شرکت می کرد. در خلال پنجمین جلسه بهبودی خود، او خطاب به گروه گفت که احساس میکند این کار را اشتباه انجام میدهد زیرا احساس خوشحالی نمیکند. پس از آن، زنی نزد دویل آمد و توضیح داد که او کار اشتباهی انجام نمی دهد. دویل پیشنهاد می کند که همه ما به خودمان اجازه دهیم هم چیزهای خوب و هم بد را احساس کنیم. دویل بیان می کند که زندگی به عنوان یک انسان به معنای شاد بودن نیست، بلکه به معنای احساس همه چیز است
- آرام باشید و بدانید – دویل طی سالها متوجه شد که «باید» و «درست» میلههایی هستند که مردم را در قفس نگه میدارند. وقتی او به دنبال مشاوره آنلاین بود، مانند زمانی که شوهرش به او خیانت کرد، تنها توصیه ای که به او می شد این بود که باید چه کار کند. یک روز، یکی از دوستان دویل کارتی به او داد که روی آن نوشته شده بود: آرام باش و بدان. پس از این، دویل تمریناتی را به خود آموزش داد تا خود را آرام کند. این آرامش به او اجازه داد تا سطح عمیق تری از درک شخصی را توسعه دهد. او یاد گرفت که به جای پیروی از آنچه جامعه «درست» میداند، به خودش اعتماد کند
- جرات تصور کردن – دویل معتقد است که ما همیشه باید به آنچه درونمان می گوید گوش دهیم. به عنوان مثال، دویل در سن 26 سالگی باردار شد. همه شواهد حاکی از آن بود که این ایده بدی بود، اما او میدانست که این ایده برای او مناسب است. وقتی دویل با همسر فعلی اش، ابی آشنا شد، همین احساس بر او غلبه کرد. بنابراین، دویل زنان را تشویق میکند که دروغهای پیرامون زندگی را رها کنند. در عوض، مطابق تصورات خود زندگی کنید. برنامه های خود را برای زندگی بنویسید تا پایه ای برای ساختن تخیل خود در واقعیت خود داشته باشید
- بسازید و بسوزانید – دویل مجبور شد ایده های قبلی خود را در مورد کاری که باید انجام دهد را بسوزاند. رها کردن ایده های نادرست او برای تحول او ضروری بود. این شامل کنار گذاشتن ایده او در مورد ایده آل ساختار خانواده سنتی بود. به علاوه، این ایده که از خودگذشتگی اوج زن بودن است. دویل توضیح میدهد که او همچنان اجازه میدهد تا ایدهها در حین رشد و تکامل او بسوزانند، و خوانندگان را تشویق میکند که همین کار را انجام دهند.
قسمت سوم رمان Untamed – رایگان
درد
دردها دردی هستند که ما احساس میکنیم که دور میشوند و وقتی اتفاق وحشتناکی میافتد دوباره ظاهر میشوند. برای دویل، این درد زمانی وجود داشت که پرخوری عصبی او در بدترین حالت خود بود و زمانی که دائماً به دلیل اشتباهات مستی دستگیر می شد. دویل این روزها را سخت خواهد دید. با این حال، او فقط می پذیرد که می تواند با چیزهای سخت کنار بیاید. ده سال بعد، وقتی مادربزرگش آلیس می میرد، دویل دوباره این درد را احساس می کند. پس از این، او به دیدار خواهرش می رود که به تازگی یک بچه آلیس به دنیا آورده است. این تولد به دویل یادآوری می کند که همه چیز در زندگی خواهد گذشت. او خوانندگان را تشویق می کند که بفهمند درد بخشی از زندگی است، اما همیشه می گذرد.
ارواح
دویل همیشه توسط یک شبح از نسخه کامل چیزی که قرار بود در بیست سالگی باشد تعقیب می شد. بعد از این، در سی سالگی، او فقط پذیرفت که شکسته است. با این حال، هیچ یک از این رویکردها سالم نبود. او تصمیم گرفت که دنبال کمال نرود و خود را شکسته توصیف نکند.
اهداف
هدف قبلی دویل همیشه تلاش برای خوب بودن بود. با این حال، همیشه تلاش برای اینکه فرد خوبی باشید، اضطراب آور بود. همزمان، او در تلاش بود تا همسری خوب، مادری خوب و مسیحی خوبی باشد. او متوجه شد که دنبال کردن خوبی ها باعث ایجاد ناراحتی می شود. او خواندن نقل قول اشتاین بک را به یاد می آورد: «و حالا که لازم نیست کامل باشی، می توانی خوب باشی». دویل هر دوی این ایدهها را رد کرد. در عوض، او معتقد است که بهترین مانترا برای زندگی کردن این است: «و حالا که لازم نیست خوب باشیم، میتوانیم آزاد باشیم».
اریکا
دویل دوستش اریکا را توصیف می کند که آرزوی هنرمند شدن را داشت. با این حال، اریکا تصمیم گرفت هرگز این حرفه را دنبال نکند. او متقاعد شده بود که این یک تصمیم خودخواهانه بود زیرا برای حمایت از خانواده به پول نیاز داشت. دویل این را مثال دیگری برای زنانی میداند که در جامعهای بزرگ شدهاند که به آنها میگوید خود را نادیده بگیرند و به خود بیاعتماد کنند. دویل توضیح می دهد که دختران از سنین پایین این را آموزش می دهند تا آنها را کنترل کنند. متعاقباً، آنها به بدن، نظرات یا صدای خود اعتماد ندارند. دویل پیشنهاد می کند که زنان باید از ترس خود دست بردارند و به خود اعتماد کنند.
چشم ها
این بخش نشان می دهد که چگونه دویل در چشمان خود نگاه کرد و فهمید که باید از استفاده از فرزندانش به عنوان بهانه ای برای شجاع نبودن خودداری کند. او توضیح می دهد که والدین باید از آموزش شهادت به فرزندان خود دست بردارند. در نهایت، دویل این اعتماد به نفس را به دست میآورد که از استفاده از فرزندانش به عنوان بهانه دست بردارد و شوهرش را ترک کند. اگرچه چند ماه اول چالش برانگیز بود، اما شوهر دویل به بچه ها اجازه داد تا با ابی رابطه محبت آمیزی برقرار کنند.
میل
دویل در اوایل سالهای نوجوانی یاد گرفت که چگونه خود را برای مردان مطلوب کند. با این حال، او هرگز یاد نگرفت که چگونه خواسته های خود را درک کند. تنها زمانی که ابی را پس از ترک همسرش برای اولین بار دید، فهمید که چه کسی و چه چیزی را می خواهد.
صلاح
کلمه سله در کتاب مقدس عبری یافت می شود و نشان می دهد که خواننده باید برای لحظه ای در خواندن مکث کند. این لحظه را باید در تفکری آرام سپری کرد. دویل این کلمه را برای درک خود از پویایی خانواده اش به کار می برد. یکی از دختران دویل، تیش، اغلب کودکی نگران و غمگین بوده است. در مقایسه، چیس، اولین فرزند دویل، شاد و راحت است. دویل مجبور شد به خودش بگوید که دیگر مجبور نیست تیش را خوشحال کند. شخصیت تیش سرعت خانواده را کند می کند و به آنها اجازه می دهد تا متوجه چیزهایی شوند که در غیر این صورت نمی توانستند داشته باشند. در واقع تیش صلاح خانواده اش است.
درختان را لمس کنید
دویل هنگام تماشای یک برنامه تلویزیونی بقا، در مورد درختان لمسی یاد گرفت. درختان لمسی پایه های خانه ای هستند که فردی که در جنگل گم شده می تواند به عنوان نقطه عطفی برای ترک و بازگشت به آن استفاده کند. دویل توضیح می دهد که او در بیشتر عمر خود گم شده بود زیرا همیشه به دنبال درختان لمسی خارجی بود. در عوض، او و هر کس دیگری باید خود را به عنوان درخت لمس خود ببینند.
فرزندپروری نسلی
دویل توضیح می دهد که به هر نسل یادداشت متفاوتی در مورد نحوه تربیت فرزندانشان داده می شود. در گذشته، این طور بود که شما فرزندتان را به خانه می بردید و تماشا می کردید که به آنچه می خواهد تبدیل می شود. با این حال، اکنون همه چیز پیچیده تر شده است. اکنون اغلب به والدین گفته می شود که چه کاری باید انجام دهند و چه کاری را نباید انجام دهند. به طور خاص، در حال حاضر اغلب به مادران گفته می شود که نباید اجازه دهند فرزندانشان از هر مشکلی عبور کنند. با این حال، این یک رویکرد اشتباه است. این رویکرد تنها باعث میشود که کودکان بیش از حد والدین احساس کنند در حالی که والدین خسته میشوند. فرزندپروری بیش از حد باعث می شود که شادی کمتری داشته باشید و فرزندانتان برای رویارویی با موقعیت های دشوار بعدی در زندگی آمادگی بیشتری داشته باشند.
کسالت را در آغوش بگیرید
پسر دویل، چیس، در جوانی نقشه می کشید و شعر می سرود. با این حال، در سیزده سالگی، یک تلفن همراه برای او خریدند. پس از خرید این تلفن همراه، چیس از خلاقیت خود دست کشید. داشتن تلفن همراه باعث میشود که بچهها خیلی راحت از خستگی در امان بمانند. بنابراین، آنها هرگز زمانی را برای نگاه به درون و کشف خود پیدا نمی کنند. بی حوصلگی به کودکان اجازه می دهد تا فکر کنند. پیام این نکته این نیست که باید تلفن همراه کودک را بردارید، بلکه احتمالاً می دانید چه چیزی برای کودک شما مناسب است. بنابراین، شما باید مایل باشید که در مقابل غلات حرکت کنید. دویل به چیس توصیه کرد که از شر تلفن همراهش خلاص شود و او نیز موافقت کرد و به همین دلیل بسیار خوشحالتر شد.
نقش های جنسیتی
دویل دخترانش را فمینیست بزرگ کرد. با این حال، او توضیح می دهد که پسران نیز در قفس نگهداری می شوند. از سنین پایین به پسرها گفته می شود که باید قدرتمند باشند و باید تامین کننده اصلی خانواده باشند. با این حال، دویل توضیح می دهد که جنسیت فقط ویژگی هایی است که جامعه به آن برچسب زده است. نویسنده متاسف است که از حساسیت پسرش به همان شیوه ای که با دخترانش کرد، غفلت کرده است. بهعلاوه، از او نمیخواهد کارهای خانه را مانند دخترانش انجام دهد.
پورنوگرافی
دویل تجربه ای را توصیف می کند که در آن دوستش، میمی، نگران دانش آموز راهنمایی خود است. میمی میداند که پسرش در حال تماشای پورن است، اما نمیخواهد در مورد آن با او صحبت کند، زیرا بسیار ناخوشایند است. دویل میگوید که میمی باید با پسرش صحبت کند، زیرا همه بچهها باید بدانند که بازنماییهای جنسی که در اینترنت میبینند، شبیه به رابطه جنسی واقعی نیست. به علاوه، پورنوگرافی زن ستیزانه و خشونت آمیز است.
دیگران را درک کنید
دویل، خواهرش و یکی از دوستانش تیمی را تشکیل دادند که به بحران مرزی پاسخ داد. بچه ها را از والدینشان می گرفتند. تیم آنها، Together Rising، میلیون ها دلار جمع آوری کرد. با این حال، یک مکالمه بیشتر با دویل گیر کرد. یک زن با دویل استدلال کرد که سازمان آنها باید به آمریکایی ها کمک کند تا غیرقانونی ها. این گفتگو نمونه کاملی از این بود که چگونه مردم باید از تخیل خود برای درک دیگران استفاده کنند. اگر تجربیات آن افراد را در عبور از مرز تصور کنیم، انتخاب های آنها را به مراتب بهتر درک خواهیم کرد.
بیرون آمدن
دویل توضیح می دهد که مقابله با ترس های دیگر اعضای خانواده چقدر می تواند چالش برانگیز باشد. دویل با تظاهر به اینکه در جزیره خودش عاری از پیام های منفی است، آرامش پیدا کرد. با این حال، هنگامی که مادرش به ملاقات می آمد، ترس و نگرانی خود را با خود می آورد. به همین دلیل، دویل باید یاد می گرفت که به خود اعتماد کند نه اینکه از مادرش تأیید کند. متعاقباً، او مجبور شد به مادرش بگوید که نمی تواند با او وقت بگذراند تا زمانی که آماده باشد ترس خود را رها کند.
به همین ترتیب، یکی از دوستان دویل گفت که میخواهند او را دوست داشته باشند اما با همجنسبازی او مبارزه کردند. دویل به دوستش گفت که باید از انتخاب چیزی که مردم به او یاد داده اند باور کند دست بردارد و شروع به انتخاب چیزی کند که می داند.
خدا یک دختر است
اگرچه دویل دیگر خود را مسیحی نمیداند، تا حدی به دلیل موضع ضد همجنسگرایان و ضد سقط جنین کلیسا، او همچنان داستان عیسی را جذاب میبیند. با این حال، او هرگز از خدا به عنوان یک مرد یاد نمی کند. دویل از خدا به عنوان یک زن یاد می کند زیرا مضحک است که خداوند جنسیت دارد. او خدا را یک زن می نامد زیرا می خواهد این ایده را که خدا نمی تواند یک زن باشد، پس بزند.
اندوه
عصبانیت می تواند نشانه ای باشد که از یک خط عبور کرده است و شما باید کاری انجام دهید. برای دویل، عصبانیتی که نمیتوانست از شوهرش خلاص شود، نشانهای بود که باید از او جدا شود. هر احساس خشم باید مورد ارزیابی قرار گیرد تا مشخص شود که آیا از یک مرز قانونی عبور کرده است یا اینکه آیا شما نیاز به تنظیم مرز خود دارید. برای دویل، خیانت شوهرش یک مرز قانونی بود که باید عبور کرد.
به طور مشابه، احساس غم و اندوه چیزی را در مورد آنچه باید باور کنیم به ما می گوید. این دلیلی است که می توانید خود را وقف آن کنید. غم و اندوه یک احساس مهم است، زیرا پیله ای است که می تواند ما را متحول کند و به ما امکان ظهور دوباره را بدهد.
در مورد افسردگی و اضطراب
دویل افسردگی و اضطراب را به عنوان قاپنده بدن توصیف می کند. او توصیه می کند در صورتی که برای شما موثر است، دارو مصرف کنید. علاوه بر این، او اکیداً توصیه میکند زمانی که احساس ناراحتی میکنید یادداشت برداری کنید تا بتوانید احساسات قبلی خود را بهتر به پزشک خود بیان کنید. در نهایت، دویل توصیه می کند که دکمه های خود را بشناسید. او دکمه های آسان را توضیح می دهد که میانبرهای بدی هستند و دکمه های تنظیم مجدد، که اصلاحات واقعی هستند.
توضیحات تکمیلی
عنوان لاتین کتاب | Untamed |
---|---|
عنوان فارسی کتاب | رام نشده |
نویسنده | Glennon Doyle |
ناشر | The Dial Press |
شابک | 9781984801265 |
زبان | انگلیسی |
سال چاپ | 2020 |
قطع | رقعی |
جلد | شومیز |
نظرات مشتریان
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.